متن صبح
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات صبح
تو باشی، غزل باشد، صبح و اقاقی های تر
دل به دل آنجا نبندم پس کجا ای خوب تر؟
ارس آرامی
به تماشا بنشینی خوب است
یک نفر از تو به ما هم خبری خواهد داد
عطری از پیرهنی یا اثری خواهد داد
از همین کوچه که رفتی به دلم افتاده
نوبهاری دگری برگ تری خواهد داد
آی ای جان دو عالم به فدایت روزی
اینهمه ناله و زاری ثمری خواهد...
هر صبح دلم مست و غزلخوان تو است
رقصان شده و خمار چشمان تو است
در باغ غزل باز گُل افشان شده عشق
در را بگشا عشق که مهمان تو است
صبح خواهد شد
باران دوباره خواهد بارید
هوا طعم تازه ای خواهد داد
و دستانم بی گمان ،
زیبا گلی را ...
در گلدانِ منتظر ایوان خواهد کاشت
رعنا ابراهیمی فرد
شیرین می کنی هر شب
--خواب هایم را.
و بِسترم؛
طعمِ تو را می گیرد
تا،،،
--صبح!.
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
صبح بی سوی چشمان تو،
نگاهم از هر سلامی خالی ست
ارس آرامی
صبح شدو باران رحمت بارشش از سرگرفت
شهرها را رونقی دیگر گرفت
زنده شد ان خاطرات روزهای کودکی
هم زمین از آسمان یک بوسه ای دیگر گرفت
صبح قسمت فوق العاده ای از روز است؛ ذهن تو هنوز تازه است و بهترین زمان برای برنامه ریزی روزت است. بیدار شو، فرصت های بی پایان در انتظار تو هستند.
متن عطیه چک نژادیان
لبخند که میزنی
تبسم کنان خورشید
دست زمین را می گیرد
و متولد می شود صبح
در پس لبخند تو
صبح است نگارا
سحرت خیر...