متن صبح
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات صبح
صبح یعنی:که غمت دور شود؛ در یادم
صبح یعنی: که دلت شادشود،چون شادم
صبح یعنی: که سرایی ،غزلی،از دل و جان
صبح یعنی: که زَنی، دل به دریا؛ تو بمان
صبح یعنی: که پر احساس شوی، با غزلی
صبح یعنی: که شود، کامِ تو شیرین عسلی
صبح یعنی: که نگاهت،...
صبح و، تپش و، شورشِ احساس، چه زیباست!
بر میزِ عسل، دسته گُلِ یاس، چه زیباست!
وقتی که دلم، پُر شود از، قهوه ی چشمت،
در باغِ نگاهت، گلِ الماس، چه زیباست!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی( کتاب دل گویه های بانوی احساس)
صبح شد! یک بار دیگر زندگی
بار دیگر لحظه هایی سبز تر
مردمی عاشق تر از یک دشت گل
در کنار هم، صفایی سبز تر!
صبح شد! لبخند می آید به بار
آسمان بوسیدنی تر می شود
سادگی با نور می رقصد و عشق
با تو، با من، دیدنی تر...
تو باشی، غزل باشد، صبح و اقاقی های تر
دل به دل آنجا نبندم پس کجا ای خوب تر؟
ارس آرامی
به تماشا بنشینی خوب است
یک نفر از تو به ما هم خبری خواهد داد
عطری از پیرهنی یا اثری خواهد داد
از همین کوچه که رفتی به دلم افتاده
نوبهاری دگری برگ تری خواهد داد
آی ای جان دو عالم به فدایت روزی
اینهمه ناله و زاری ثمری خواهد...
هر صبح دلم مست و غزلخوان تو است
رقصان شده و خمار چشمان تو است
در باغ غزل باز گُل افشان شده عشق
در را بگشا عشق که مهمان تو است
صبح خواهد شد
باران دوباره خواهد بارید
هوا طعم تازه ای خواهد داد
و دستانم بی گمان ،
زیبا گلی را ...
در گلدانِ منتظر ایوان خواهد کاشت
رعنا ابراهیمی فرد
شیرین می کنی هر شب
--خواب هایم را.
و بِسترم؛
طعمِ تو را می گیرد
تا،،،
--صبح!.
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)