متن غریبه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غریبه
هنگام رفتنت،
جانم به چمدانت سنجاق شده بود!
قدم های سنگین ات،
نیمی از من را به همراه خود کشاند!
و نیمِ دیگرم نیز
در سکوتی سرد و غم انگیز
از بین رفت!
از زمانی که فقط یک نام
از تو برایم باقی ماند،
ضربان قلبم ضعیف و ضعیف تر...
به نام خالق او
نمیدونم آخرین باری که با غرور غیر قابل نفوذم به یک نفر نگاه کردم کی بود..اصلا غرور چه بود؟؟آره..کی فکرش را میکرد.چه کسی فکرش را میکرد قراراست منی تازه متولد شود.غرورم را از تن کندم.آن را تا زدم و کناری گذاشتم.فرصتی به خود دادم و جامه...
در حال بارگذاری...