متن غزل
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غزل
در دامن صحرا شکفته، کوکبی تازه
بیرون زده از خانه، مهتابِ شبی تازه
رضا حدادیان ۱۴۰۳/۴/۲۰
ویرایش شده
نام غزل: دلدادگی
هرکسی دارد به سینه درد پنهان ای خدا
درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما
درد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشق
درد ما درمان ما تنها تویی ای عشق ما
عاشقانه کن صدایم عشق من ای نازنین
می تپد قلبم برای آن...
ویرایش شده
نام غزل: دلدادگی
هرکسی دارد به سینه درد پنهان خدا
درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما
درد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشق
درد ما درمان ما تنها تویی ای عشق ما
عاشقانه کن صدایم عشق من ای نازنین
می تپد قلبم برای آن صدا...
نام غزل: دلدادگی
هرکسی دارد به سینه یک غم پنهان خدا
درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما
درد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشق
درد ما درمان ما تنها تویی ای عشق ما
عاشقانه کن صدایم عشق من ای نازنین
می تپد قلبم برای آن صدا کردن...
نام غزل: دلدادگی
هرکسی دارد به سینه یک غم پنهان خدا
درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما
درد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشق
درد ما درمان ما تنها تویی ای عشق ما
عاشقانه کن صدایم عشق من ای نازنین
می تپد قلبم برای آن صدا کردن...
نام غزل:دلدادگی
هرکسی دارد به سینه یک غم پنهان خدا
درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما
درد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشق
درد ما درمان ما تنها تویی ای عشق ما
عاشقانه کن صدایم عشق من ای نازنین
می رود قلبم برای آن صدا کردن چرا؟...
یک لحظه دلم خواست که در آغوش تو باشم
بی تابی قلبم به تمنای تو باشم
آن چشم خمارت که مرا برده ز خود دور
چون سایه همیشه پی روی تو باشم
لب های تو چون شهد، پر از عشق و امید است
من مست ز هر جرعه ی آن...
ذهنِ زمین، خالیست از اعجازِ پرواز
لبریز کُن از آسمان ، بال و پرت را!
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۴/۱
زنجیر می فهمد دلِ دیوانه اش را
عصیانِ جانِ با جهان بیگانه اش را
با اوّلین جرعه دلِ من پَر زد ، انگار
پُر می کُند از آسمان پیمانه اش را
پیچ و خمی که ریخته در گیسوانش
غرقِ معّما کرده ذهنِ شانه اش را
با خشت خشتِ قلعه ی...
بی تو از ویرانی ام دیوار باقی مانده است
آجر آجر از دلم آوار باقی مانده است
بی گمان مانند برگشت صدا در کوهسار
شِکوه هایم را فقط تکرار باقی مانده است
حلقه حلقه می زند آه از لبِ پروانه پَر
شعله شعله شمع را انکار باقی مانده است
حتم...
حلقه حلقه می زند آه از لبِ پروانه پَر
شعله شعله شمع را انکار باقی مانده است
رضاحدادیان
بی تو از ویرانی ام دیوار باقی مانده است
آجر آجر از دلم آوار باقی مانده است
رضاحدادیان