شیرین کن ته مانده ی فنجانت را با قاشق لجوج تنهایی ط_محمدخانی
امروز خدا پرنده کوچکی شد که تنهایی ام را می خواند
عطر عجیب نرگست،پیچیده در تنهاییم در بهمن آغوش من ،حس بهارانی بیا
گرگ هم که باشی تنهایی گوسفند ت می کند مهدی علی پور
اشک ازشکستنه! سکوت ازتنهایی، لبخندازمهربونی،ولی، پیام از"دل تنگی"
روزگاریست که هم صحبت من تنهاییست ...
هر کسی به اندازه ی ضربه هایی که خورده تنهایی اش را محکم تر بغل کرده است
چو رنج بوده فقط سهمم از جهان شما خوشا به کنج اتاقم، خوشا جهان خودم
این تنهایی که در من زندگی می کند زمانی زنی زیبا بوده است
پر از تنهایی بود ایستگاه جا خالی دادند مسافران زندگی
می گفت: عمیق ترین قسمت تنهایی آدما اونجاست که از خودشون به خودشون پناه میبرن...
امید آمدنت را نفس نفس دارم اگرچه طالع و بختم همیشه تنهایی ست
تنهایی را نمی توان تنهایی شکست داد
تنهایی رو دوست دارم اما تنها باتو
تنهایی، چیزهای زیادی به انسان می آموزد اما تو نرو، بگذار من نادان بمانم
نیمه شب لحظه ی یادآوری لب هایت بوسه بر باد هوا می زنم از تنهایی
آفرینش پاسخ کدام دلتنگی خدا بود کدام تنهایی که در جهان ما جا ماند
اگر تنهایی را از خودم کم کنم، میماند یک تو، که دلتنگِ من نیست..
بی تو یلدا جنون تنهایی است
گفتی خداحافظ ولی، تنهاییَم حافظ نخواهد...
خیال بافی تنهایی اَم شبیه نقش تُرنج ایست که طرح لبخند تو را بر دار قالی کم دارد
پشت در این خانه کسی نیست، نگردید تنهایی یک مرده مگر چیز عجیبی ست..
لطف بزرگ خورشید گرما نیست سایه ای ست که مرا از تنهایی نجات می دهد...
زمستان می رود بهار می آید تنهایی می رود تنهایی می آید!