تو دنیای من کل دنیام تویی
هوا جان می دهد برای گرفتنِ دستهایت
دنیا جای بزرگی است می دانم من این خانه ی کوچک با تو را دوست دارم
چشم های تو خیلی قشنگ ست پلک که می زنی دل ام برای تو تنگ می شود !
قربونت برم که خودت به تنهایی ، جای همه رو تو دلم پُر کردی
از لمس سرانگشتان دستان توست که بهار در من شکوفه می زند
همه میگن عشق یعنی دوست داشتن اما من میگم عشق یعنی یکی مثل تو داشتن
بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
چه زیباست در قلب تو زندگی کردن
برای من فقط تویی که قشنگی
من با تو به تمام حال خوب جهان وصلم
تقصیر تو شد شعرم اگر مسئله ساز است زیبایی تو بیش تر از حد مجاز است
قشنگی صورت تو به خنده هاشه پس همیشه بخند
تو همونی که قراره یه عمر کنارش خوشبختی رو بغل کنم
تو حال خوب منی حالی بهتر از با تو بودن سراغ ندارم
دوری اما نزدیک ترینی به قلبم
هر جای دنیایی دلم اونجاست
وقتی که کنارم هستی همه چی،یه جور خاص زیباست
قلب من آکنده از عشق توست
این من با هیچ تویی غیر خودت ما شدنی نیست
جوری بیا بهار تو را نبیند، خجالت بکشد آخر تو خیلی قشنگی! افشین صالحی
صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام! ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم...
بهارم با لبخند تو کوک می شود بیا تا دلم شکوفه بزند...
آمدی عطر تنت پیچید و ناگهان بهار شد .....