100 متن کوتاه عید ۱۴۰۳ جدید 2025

کار گل و سبزه، بوسه و تبریک است
از دور صدای نغمه و موزیک است
وا کن همه ی پنجره ها را به نسیم
لبخند بزن که سالِ نو نزدیک است

به سحر نرسیده تیره تر گشت
آن شب که تو رفتی...

آرزو کنیم حالِ همه خوب باشد
به خوبیِ عطرِ یاسِ کوچه باغ های قدیمی
به خوبیِ دو روز مانده به عیدِ زمانِ کودکی
و به خوبیِ همان روزی که آرامش و عشق ؛
به خیابان های این شهر ، برگردد

به گمانم عید به دیدار خویش بروم..

دیرگاهیست که افتاده ام از خویش به دور
شاید این عید به دیدارِ خودم هم بروم…!

تا کی ورق ورق کنم این سررسید را؟
چون کودکی رسیدن سال جدید را

با دست زیر چانه تو را آه می‌کشم
چون غنچه‌ای که آخر اسفند عید را

این عید پر از عطر دل انگیز خداست / سرشار ترین آینه ی خاطره هاست
نوروز خوشت همیشه رنگین با عشق / آراسته با دلی که همراه خداست . . .
عید نوروز بر شما مبارک

تو که عین منی عید منی
تو که این همه هم حس منی
عیدت مبارک

دیرگاهی است که افتاده ام از خویش به دور
شاید این عید به دیدار خودم هم بروم..

میخواهم ماهی تنک عید
هفت سین امسالت باشم
برایت لباس قرمزم را بپوشم و
میان اب برایت دلبری کنم
و توهی هوایم را داشته باشی
تا مبادا نفس کم بیاورم و
جان دهم میان هفت سین عید امسالت..

دیگر خبر از سوز زمستانی نیست

در حسرت عطر یاس، گلدانی نیست

آماده کنیم سبزه ها را کم کم

تا عید من و تو وقت چندانی نیست

دور از تو هوای باغ در تبعید است
دلتنگی من همیشه در تمدید است
تو اول سررسید هستی،یعنی
با تو همه ی ثانیه هایم عید است

عید ما روزی است ،کان عالی جناب
برگشاید، از رخ ماهش، نقاب
با طلوع آفتاب چهره اش
می شود، باران خنده ،مستجاب
حجت اله حبیبی

قبول حق عبادات و حلول عید، تبریک
خوشا آن کس که گامی با خدایش گشت، نزدیک

این عید پر از عطر دل انگیز خداست ،
سرشار ترین آیینه ے خاطره هاست ،
نوروز خوشت همیشه رنگین باعشق،
آراسته با دلے که همراه خداست

هفت، هفت سین را دل به یادت چیده است

با تو مُحَوّل می شود هر لحظه از حال من

ارس آرامی

ماهی سیاه کوچولو !
برای سفره ی هفت سین امسال تو را می خواهم
چرا که دل قرمز پوشیدن نیست
عزادار هستیم اما وقت سوگواری هم اندک است
ماهی سیاه کوچولو
فکر میکنم همین که دلت قرمز باشد کافی است

دیر گاهی است که اُفتاده‌ام از خویش به دور !
شاید این عید ، به دیدارِ خودم هم بروم ...!

آجیل سفره عید
ازآجیل سفره عید
چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند؛خورده شدند
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند
دندانساز راست می گفت:
پسته لال ؛ سکوت دندان شکن است !

اسفند رو به پایانه...

کاش ارمغان روزهای گذشته

آرامشے باشد از جنس خدا

عید واقعی از آن کسیست

که پایان سالش را جشن بگیرد

نه آغاز سالی که از آن بےخبر است...

آخر سالتون قشنگ

دل ها همه از بهار شد سرد ای عید
شد سبزه ی آرزویمان زرد ای عید
امسال گرفته است حال دلمان
لطفا برو سال بعد برگرد ای عید

هلال عید می بینی و من پیوسته ابرویت

مبارک باد بر تو عید و بر من دیدن رویت

عید هر کس آن مهی باشد
که او قربان اوست

آفتابی طلوع میکند

و با طلوع آن جهان رنگ تازه ای به خود میگیرد

تو متولد می شوی در چند قدمی عید . . .

پس شاد باش که نوید بخش بهاری !
تولدت مبارک اسفند ماهی جان

دلم یک عید قدیمی میخواهد
یک عید واقعی که در آن ، تمام مردم شهر
بی وقفه شاد باشند
نه کسی عزادار آخرین پرواز باشد
نه بیم بیماری، تن شهر را بلرزاند
عیدی که دنیای مارا قرنطینه نکند

تو متولد می شوی در چند قدمی عید . . پس شاد باش که نوید بخش بهاری !

دمِ عید باشد و تو نباشى!
آدم دلش مى خواهد
فقط گریه کند ...

با اردیبهشت بیا

تا به همه ثابت کنی

از میانه بهار، عید می شود …

آرزومندم پُر از شادی شود احوالتان
غرق در سبزی چراغانی شود هر سالتان
یار گردد با شما نیکویی و عزت مدام
عیدتان فرخنده و نوروزتان هر دم بکام

هر عید تو را غرق صفا می خواهم

هر روز تو را کامروا می خواهم

از بهر تو و هر که تو را دارد دوست

آرامش خاطر از خدا می خواهم



عیدت با شادی

ماه من چهره برافروز که آمد شب عید
عید برچهره ی چون ماه تو می باید دید
نوبت سال کهن باغم دیرینه گذشت
سال نو باطرب وغلغله شوق دمید

آغاز سال نو، من و داغ فراق تو
عید است یا عزاست؟ چه می خواستم چه شد