هیچ کس فقیر نمی زاید،
مردن در فقر،
مصیبت است...
حجت اله حبیبی...
خاطره ها،
می گذرند
و
می گذارند
داغی را بر دل
بعد رفتن...
می خواهم
اما ،
نمی توانم
به تو فکر نکنم
حجت اله حبیبی...
نیش تو،
مرا
خواهد کشت
وقتی که،
باز است.
حجت اله حبیبی...
آن سوِیِ گیسوانِ تو
کنار سرخیِ لبهایت
خدا نشسته
و
لبخند می زند....
نکنه تو پاییزی
که
برگ های غم و غصه را
به دلم می ریزی .
حجت اله حبیبی...
رنگ های گرمِ پاییزی
مالِ تو
من
تو را می خواهم
یک رنگ.
حجت اله حبیبی...
زیبا تر از پاییز
گیسوان توست
که
در باد می ر قصد .
حجت اله حبیبی...
آرامم ، مثل درختی ،
که
برگی برای باخت ندارد،
هرچه باد باد.
حجت اله حبیبی...
زردی می بارد
از تن درخت
کاش مهتابی داشت .
حجت اله حبیبی...
آذر ، مِهر جهاز تو
که
بی مهر ، گام به خانه بخت ننهی .
حجت اله حبیبی...
هیچ فصلی
زاده ی مهر نیست
جز پاییز
پس
مهربان باشیم
و نگهبان مهر.
حجت اله حبیبی...