متن شکوه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شکوه
من از زمانه بریدم، زمانه امّا نَه
که دم بغم گذرد، شادمانه امّا نَه،
اگرچه دست کشیدم من از زمانه ولی،
کشیدم از خود و چندان زمانه امّا نَه،
حبیب زنجانی، حسنلو.
باز جمعه ای دیگر
و من همراه با غروبی سرد
به امید آمدنت
با غم نبودنت نفس می کشم
و زیر بارش بارانی از درد
خیس می شوم
بیا با دست های پر از مهرت
ابرهای دلتنگی را کنار بزن
و آسمان خاموش قلبم را
با شکوه لبخندت
ستاره باران...
بهترین رمان عاشقانه و مختصر و جامع تر از هر رمانی که تا الان خوانده ایم را شیخ اجل سعدی شیرازی گفته ؛آنجا که در یکی از غزلیات ،شکوه میکنه از معشوقش که در
آخرین بیت جواب معشوق رو میاره ، که یک فصل الخطاب و خود یک رمان عاشقانه...
شکوه
شکرین می شوند
شکوه های تلخم
آن گاه که می گشایی
لب از لب