سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
از تو شعر می نتَوان گفتاخِر لب هات آنقدَر که شیرین بودلب هام چسبیده به هم....!...
لب هایت را جلو بیاورمیخواهم چای " پنجشنبه ام " را شیرین میل نمایم درست شبیه طعم لبانت...
چه شیرین نشستی...به تخت وجودم......
روزهای آخر اسفنددستانم را بگیر،و به بهار پیوند بزن...زمستان به بهارشاخه ی خشکیده به شکوفهو من به توختم شومشیرین است...️️️...
شبیه؛نوبرانه های هر فصل...شیرینی...!️️️️...
تو شیرینی به پایان تمام قصه ها من همطفیل قصه،فرهادی، ڪه از اسم تو مشهورم...
گیرم غم روزگار سنگین باشدگیرم دل بی قرار غمگین باشدباید بکَنیم بیستونی در خویشتا آخر شاهنامه...شیرین باشد!...
تلخ که می شوی …برای شیرین شدنتدلم شور می زندبه چشم دیگری!...
باور کن زندگی را ...شیرین مثل غمِ کودکان بالا شهرتلخ مثل شادیِ کودکان کار...
اگر نمک باعث شوریست...عجیب است یار من این همه " نمک " دارد و شیرین است !!!!...
تلخی اخم این جهان به خنده ات شیرین شودهر روز من کنار تو اول فروردین شود...
تلخ است ، تلخِ تلخ ، این زندگی اَمآ ” لب هایَت ” عجب تعادلی برقرار کرده است … شیرین است ،شیرین شیرین … در برابرِ این زندگی …...
تو همانی که می شودچای را کنارتبدون قند...شیرین نوشید...
پدر و مادر مثل قند هستندزنگیتو شیرین میکنن و خودشون تموم میشن...
در روزگارانی که شیرینخواب خسرو شاه میبیندفرهاد،تیشه،بیستون،پیکار یعنی چه...؟...
خنده های تو️ همان سیب بهشتی ستکه باید چید و بویید و بوسید...طعم تلخ گناه با خنده های تو شیرین است......
زندگی به من آموختآنکه کام دیگری را تلخ می کند...غیر ممکن استکام خودش شیرین باشد......
زندگی بوی خوش نسترن استبوی یاسی است که گل کرده به دیوار نگاه من و توزندگی خاطره استزندگی دیروز استزندگی امروز استزندگی آن شعری است که عزیزی نوشته است برای من و توزندگی تابلو عکسی است به دیوار اتاقزندگی خنده یک شاه پرک است بر گل ناززندگی رقص دل انگیز خطوط لب توستزندگی یک حرف است، یک کلمهزندگی شیرین استزندگی تلخی نیستتلخی زندگی ما همچو شهد شیرین استمن و تو می دانیمزندگی آغازی است که به پایان راهی استزندگی آمدن و بودن و...
اسفند ماهی زیبا اما بدون اعتماد به نفسشیرین و دوست داشتنیخونسرد اما تند خوهیچوقت نمی تونه قانع باشهآینده نگر و کم حوصلهعشقش مرموز و پنهان...
درخت سیبمیوه سرخ وشیرینش راپس از در آغوش گرفتنمهدیه داد...
جون دلمانتظار هم میتونه شیرین باشه وقتی دارم بهت زنگ میزنم ...و منتظرم صداتُ بشنوم و یهویی میگی جون دلم️️️...
صدای تیشه فرهاددوباره میکشد فریادکه ای شیرینتر از جانم چرا بردی مرا از یاد......
زندگی به من آموختآنکه کام دیگری را تلخ می کندغیر ممکن استکام خودش شیرین باشد...
یلداست امشب ...دوباره دور هم جمع میشویم و بلندترین شب سال را کنار هم صبح میکنیم. در این شبهای سرد، دلمان را گرم میکنیم به بودن آدمهایی که دوستشان داریم. هندوانه میخَریم. هندوانهای که مثل آینده در بستهست و هیچکس از درونش خبر ندارد. هندوانهای که مثل زندگی سرخ و شیرینش چقدر خوب است و کال و بی مزهاش چقدر بد ...انار دانه میکنیم. اناری که اگر لباسهایمان را لک کند ردش برای همیشه باقی میماند و تمیز کردنش هم فقط کار را خراب تر میکند. لکه...
در روزگارانی که شیرین خواب خسرو شاه می بیندفرهاد ، تیشه ، بیستونپیکار یعنی چه؟ما از درون گندیده ایماز آفت یاران!جسم مترسک کنج گندمزار یعنی چه؟این شعر ، این گفتار یعنی چهاین درد پر تکرار یعنی چهوقتی سگ چوپان ده سگ-گرگ زاییدهدیگر وفاداری شرف ایثار یعنی چه!ما مثل هم هستیمما تک به تک در خون هم نان میزنیم هر روزجسم نحیف دزدکی نوپابر چوبه ی نامهربان دار یعنی چه؟گوش تمام مردمان رهگذر اینجامسخ صدای نعره های معرکه گیر ا...
سیب و انار و پسته، شیرین و ترش و شورطعم اصیل یک شب یلدای مشرقی ستحالا که دوستان همه جمعند دف بیارچشم انتظار صد دل شیدای مشرقی ست...
چه تلخ باشی چه شیرینمن از یک ذره ات هم نمیگذرم...
در قلبِ کوچکم فرمانروایی میکنیبدونِ هیچ نائب السلطنه ای!کسی نمیداند...چه لذتی دارد بهترین پادشاهِ تاریخ را داشتناعتراف میکنم دوستت دارم...یک جورِ خاصکمی عاشقتر از حواکمی مجنون تر از لیلاکمی شیرینتر از فرهادوابسته ات شده امآنچنان که ماه به آسمانماهی به دریاو آدمی به نفس وابستگی داردجانانه بگویم عشق جانم، من میخواهتو این خواستنِ ما در این زمانهآغازِ داستانیست عاشقانه......
شکر نیست که چای را شیرین می کندبلکه حرکت قاشق چای خوریست که باعث شیرینی می شود.زندگی عمل کردن است.امروز شنبه ایست که خیلی کارها به ان موکول شده است....
وقتی بیادت می افتمدرذهنمدفتر خاطرات را ورق می زنمدر اطرافم زنبورها رژه می روندبه یاد خاطرات توبودنچقدر شیرین است....
فردا پس فرداستکه فرهاد استعفا دهدشیرین کناره گیری من و تو نسخه یِ جدیدِ عشقیم...
قربون بزرگیت برم خدامن قند ندارمیک کم از اون اتفاق های شیرین زندگیو برای من هم بفرست...
هندوانه رویاهایتان شیرینانار موفقیت هایتان پر دانهپسته ی خاطراتتان خندانقصه ی زندگیتان خوش وعمرتان چون یلدا بلند بادیلدا مبارک...
این شعرگوشه ی دامن زنی از ذشتستان استبتکاندش...کام تمام گنجشک های جهانشیرین می شود...
شروع عشق شیرین است، بعدش دردسر دارد...
بهانه که تو باشیشبم میشود شیرین ترین ️️️...
من خودم لمسش کردمحس خواسته شدن از طرف کسی که دوسش داریخیلی شیرین و قشنگه..!...
…و امان از دلی ڪہگنجۂ خاطراتِ تلخ و شیرین است و…آسمان ڪہ ابری میشودبارانی ات می ڪند………و این باران نہ با چتر علاج میشود…نہ با سقف…………ابری ڪہ می شود…حواست را آنقدر پرت ڪن……ڪہ دلت اصلاً وقت نڪند……بقچہ اش را باز ڪند…….…وگرنہخدا بہ دادت برسد…...
آفتابگردانهازبانه هایی سرکشیده اند به سحرگاه،سکوت میان سروهاچون سیاره ای ست سبک از هواژِل و دوددرویش خاکستریِ سوخته از بُنو نورهایی که شعاع شان را به نافگاه قاره ها و زمانچون نیزه های خمیده ای فرو برده اند.اینجا سفر تمام می شود.کاکتوسها رؤیای آفتاب می شوندو شقیقه هایشاناز کوبشِ شن بادها و مارها، لبریز.نیشها گاه شیرین اندبر هاله ی پوستیا در سوزشِ گوشت.اینجا که ایستاده امغباربر چترهای آبیِ زمان می نشیند...
لا به لا سیبهم ترش هم شیرین دفتر شاعر...
دوست دارمت، یه جورِ خاص کمی عاشقتر از حوا کمی مجنون تر از لیلی کمی شیرین تر از فرهاد...وابسته ات شدم،آنچنان که ماه به آسمان، ماهی به دریا و آدمی به نفس...عشق جان، از تهِ دلم می خواهمت و تو نهایتِ مرد بودن و عاشقی هستی در این آغوشِ من می مانی تا ابد، تا لحظه یِ مرگ...خواستم بگم،فاصله ها اهمیتی ندارند وقتی تو کیلومتر ها دور تر از من به فکرم هستی و من اینجا کیلومتر ها دورتر از تو، عکست را میبوسم...راستی آقا، از همین فا...
دست هایت رابه گردنم حلقه کن!من این اسارت شیرین رادوست دارم...
دم آن بوسه ی....جمعه ی تو گرم...که شیرینی آن...اثری از غم آدینه ...برایم نگذاشت....!!!...
تلخ شدطعم شیرین شعرهایمافتاد شکستفنجان سفید گل مشکی...
چه نسبت با شکر داری که سر تا پای شیرینیچه خویشی با قمر داری که پا تا فرق زیبایی...
زمانی می فهمی که عاشق شده ایکه می بینی دوست نداری بخوابیچون واقعیت/ شیرین تر از رویاهات شده است...
تو به جمع گرم ساقه های سبز و نوجوان پیوسته ای و اینسرآغاز شاد و شیرین جست وجوگری توست.نوجوان روزت مبارک...
سیب پیوندیمیوه هایش ترش و شیرین...آلبوم قدیمی...
تسلیم مزه مطلوب غذا هایچرب، شیرین و سرخ شده نشویدو برای سلامتی خود ارزش قائل شوید*روز جهانی غذا خجسته باد*...
هزار تلخ بگوییهنوز شیرینی...