پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
حالم بد استاز این عصرهای بی حوصلهوقتی حضور سبزت رادر هیچ کافه اینمی شود لمس کردو باید به ناچارخیال شیرین آمدنت رابر تن دلتنگی هایم ببافمو فراموش کنمکه نیستی وندارمتمجیدرفیع زاد...
آرزوهایم راآب بردقبل از؛لمس شدن......
نکند دست کسی،دست تو را لمس کند!کاش این دلهره اینقدر،دل آزار نبود...!...
لمس مژه ی یار به روی گونه عجب تازیانه ی جذابی...
دارد برف می آیددر گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کردتا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند...
تو را با پنج حسم میخواهمت ...بو میکنم موهایت را ...لمس میکنم دستهایت را ...چشم میدوزم به چشمهایت. ...گوش میدهم به صدای نفسهایت ...و مزه میکنم لبهایت ...️️️...
من تو را لمس نمیکنممن تو را زیارت میکنم....تو بوی بهشت... با خود داری...️️️...
بهشت یعنے :لمس ڪردن گرمای دستهای مردانه اشدر هوای خُنڪ ️️️...
اغلب قدرتِ یک لمس ، یک لبخند ،یک کلمهی محبتآمیز ،یک گوشِ شنوا ،یک تعریف صادقانه یا کوچکترین توجه را دست کم میگیریم !در حالی که همهی این ها قادرندیک زندگی را از این رو به آن رو کنند ......
من خودم لمسش کردمحس خواسته شدن از طرف کسی که دوسش داریخیلی شیرین و قشنگه..!...
دوست داشتن به تعداد دفعات گفتن نیست !حسی استکه باید بی کلام هم لمس شود...
همیشه نباید دیدگاهی باید لمس کردتَب تند قلبی را که گفته دوستت دارم️...
دوست داشتن به تعداد دفعات گفتن نیست !حسی است ؛که باید بی کلام هم لمس شود …...
نامت / خاطراتت/ بوسه هایت و لمس حس بودنت را به دست باد سپردم. یادم تو را فراموش...