متن وطن پرستی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات وطن پرستی
زیباست؛ چنان رویاست، دنیای وطن
آبیترِ آبیهاست، دریای وطن
احساسِ غروری میتپد، در دلِمان
وقتی رهد از: «تهدید»، هر جای وطن
همچنان تیر کشد، قلبِ تمامِ زن و مرد
از خبرهای غمِ بیگَه و گاهِ وطنم
ای خدا! محو نما، از دلِ ما، غمها را
شاد بنما، تپشِ قلبِ پُر آهِ وطنم
و من زن این خاکم
با اشکی که بیصدا میچکه
با دلی که هنوز با شنیدنِ واژهی ایران گرم میگیره
خدایا
نه فقط آسمونمون رو نگه دار،
دلهامون رو هم
از ترس، از فراموشی،
از خاموش شدنِ امید…
و به اونایی که هنوز
تو مرز ایستادن،
یا دلشون برای یه...
من برای این خاک، شعار نمیدهم
برایش نفس میکشم، سکوت میکنم، اشک میریزم،
و گاهی فقط با نوشتن، بلد بودنم را اثبات میکنم.
ایران برای من مرز نیست
معناست.نه فقط روی نقشه،
که در انحنای واژهها، در بوی نان تازه،
در صدای پیرزنهایی که دنیا را بلدند،
حتی اگر گوشی...
🇮🇷 این روزها دل میسوزد، چشم میگرید آشفتهام چون عاشقم؛ عاشق این خاک.
روزی آغوش وطن ما را در بر گرفت، امروز نوبت ماست که آغوش باز کرده کنار او بایستیم با تمام دل، با تمام جان
نخواهیم گذاشت این عشق فرو بریزد. چون بودنِ ایران بودنِ ماست. چون نمیشود...
🇮🇷 این سرزمین با تمام زخمها و دردهایش بخشی از روح من است. نمیشود از دل جدا کردش ،نمیشود از عشقش گذشت. کنار وطن می مانیم، چون بودنش بودن ماست.
ویـــــرانـه دل دشــــمن آباد تو می مانی
غــم خانه دل دشــمن دلشاد تو می مانی
ای مام وطن ای جان جانها به تو وابسته
در بـــــند نخـواهی شد آزاد تو می مانی
نکند گمان کند من سرزمینِ دیگری بعد از او بخواهم؟
اگر اینچنین باشد،به گوش او برسانید:
یک آدمِ تبعیدیِ عاشق حتی اگر از وطن دور بماند،زیرِ بارِ ملیت دیگر نمی رود.
وطن، ای سرزمینِ زندگانی
به یادت زندهام، در راهِ جانی
اگر خاکت پر از زخم است، اما
بماند در دلم راهت امانی
نه بیگانه، نه طوفان میتواند
کند از ریشهات خاکی تکانی
به هر سو میروم، یاد تو با ما
تو خورشیدی، ما هم ذرّهیِ جانی
خدایا، پاسبانش باش درظلم...
چراغ دیدهی ما شد، امیر کاروانی
که هست از نور ایمان، دلش در امتحانی
به بند بند صبوری، دلش سرشته ز الطاف
ندیده مرگِ ایمان را، در آن شبزدگانی
زبان عشق گشاید، چو تیغ عدل ببندد
به لطف، خشم فروریزد، چو ابرِ مهربانی
دلش چو کعبهی عشاق، قبلهگاه بصیرت
خروش...
زیر هر ذرهی خاک وطن، غیرت ماست
خون مردانِ دلیر است، که شد حرمت ماست
نام ایران به لبِ دشمنِ دون لرزان است
چون که در ریشهاش آتشزنهی همّت ماست
هر وجب خاک، پر از قصهی شمشیر و جنون
از دلِ کربوبلا تا صفِ قیامت ماست
مرزها را نه خطوط،...