پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
درست بودنِ اتفاقات و جریان زندگی به معنای این نیست که قرار است اتفاقاتِ دنیا به کام ما باشد! اتفاقات تلخ و تجربه های دردناکی وجود داشته اند و وجود خواهند داشت. اتفاقات لزوماً "خوب" نیستند امّا قطعاً "مفید" هستند. در هر اتفاق، فرصتی برای شروعی جدید و تصمیم هایی جدیدتر وجود دارد. حتی در سخت ترین و دردناک ترین اتفاقات. دکتر پونه مقیمی...
دلتنگی، موجود عجیبیست.حسود، شکننده و حساس است.دلتنگی، شخصیت مخصوصِ خودش را دارد و اگر نتوانیم آن را به درستی مهار کنیم و نتوانیم ذاتش را ببینیم و بپذیریم، میتواند در رابطه مان نوسان ایجاد کند.دلتنگی، میتواند ترکیبی از غم و خشم باشد.یا گاهی ترکیبی از غم و ترس.اما آنچه که مشخص است این است که ما برای کسی دلتنگ میشویم که دوستش داریم.اما در بیشتر مواقع، ما یادمان میرود که در دلتنگی محبت کنیم و مهرمان را نشان دهیم چون شدت غم، خشم و ترس ممکن...
دلتنگی، دقیقا همان بخشی از عکس است که بریده نشده، برای کسی که بریده شده است....
موهایش شب،چشم هایش همیشه بارانی،دست هایش سرد،لب هایش بدون حس،و نگاهش خیره به مکانی مبهم و بی انتها،او سالها منتظر کسی بود که رهایش کرده بود.منتظر اویی که برگردد و دوباره دوستش داشته باشد و در این انتظار از تمام آدمهایی که عاشقش میشدند انتقام میگرفت.انتقامِ ماندن در این برزخ تلخ را."انتقام"، سرش را گرم میکرد تا تحملِ "انتظار" آسان تر شود.رابطه با او شبیه ماندن در یک شبِ بارانیِ سردِ بی انتها بود....
اگر به چند سال پیش برگردم به چشمانم نگاه میکنم و میگویم: هیچ چیز آنقدر که نگران بودی، نگران کننده نبود.هیچ چیز آنقدر که فکر میکردی سخت نبود.هیچ چیز آنقدر که فکر میکردی زیبا و دوست داشتنی نبود.هیچ چیز آنطور که تو تصور میکردی نبود، اما همه چیز همانطور بودند که باید میبودند.درست، به موقع، دقیق، موقت و اجتناب ناپذیر....
اگر میخواهید ببینید که آیا در عمق وجودتان نسبت به "زن ها" قضاوت دارید یا نه میتوانید این سوال را از خودتان بپرسید: که آیا فرد مقابلم را "زن " میبینم؟اگر طرف مقابلتان را یک زن میبینید و از او به عنوان یک زن انتظارات خاصی دارید،مثلا اینکه شکل و شمایل و لباسی خاص داشته باشد،و یا نوع نشستن و حرف زدنش باید از قانون خاصی تبعیت کند،یا این که موهایش باید شکل مشخصی داشته باشد،اگر مهارت هایش باید مهارت هایی باشد که زنانه تعریف...
ما به نفس کشیدنمان فکر نمیکنیم.اما زمانی که نفس کشیدن سخت میشود متوجه میشویم مشکلی وجود دارد، حتی شاید ابتدا متوجه نشویم دقیقا چه اتفاقی افتاده اما با دقت به بدن و محیط اطرافمان میتوانیم متوجه شویم چه چیزی نفس کشیدن را سخت کرده است.ایا بیمار شده ایم؟ایا هوای خانه با بسته ماندن پنجره ها سنگین شده است؟آیا شلوغیِ زیاد نفش کشیدن را سخت کرده است؟آیا هوای آلوده پشت چراغ قرمز است؟وقتی که نفس کشیدن سخت میشود، تمرکز روی رفتارها و دیگر بخش های ...
شاید سوختن از درون ، مهمترین وجه اشتراکِ انسان، آتش و چوب است.و شاید ما به رنج ها و دردهایمان در لابه لای شعله های اتش خیره میشویم.خیره شدنِ ما به دردهایمان و دردهایمان به ما!و شاید همین خیره شدن است که چشم برداشتن از آتش را برایمان سخت میکند....
دوست داشتن، حسِ غریبِ ظریفی ست که محکم است. مانند ریشه های یک درخت تنومند که شاخه های ظریف و برگ هایی شکننده دارد. دوست داشتنِ یک فرد، ریشه ی رابطه است و غم ها، خشم ها و ترس ها همه حوادثی غیرقابل اجتناب در رشدِ رابطه است.دوست داشتن که محکم باشد، ریشه یک رابطه که محکم باشد، ادامه ی رابطه میتواند سفری دلنشین و سخت باشد؛ دلنشین است چون دوست داشتنِ یک فرد، آمیختگی و کشفِ دنیایی جدید است و سخت است چون تعارضات و حل تعارضات هم بخش دیگری از رابطه داش...
معمولا ناکامی های درمان به خشم های جا به جا شده و فرافکنی های خنثی نشده ی مراجع نسبت به افراد زندگی اش برمیگردد، که بر روی درمانگر خالی میشود.هر فردی در درمان اگر بتواند به نوعی رابطه ی صمیمانه اش را با درمانگرش نگه دارد، رابطه های خارج از درمانش هم از پراکنندگی و آسیب پذیری دورتر میشوند.چون نگه داشتن صمیمیت یک مهارت است.مهارت مهارِ خشم و تبدیل آن به کلمات و جملات سالم بدون حمله و تخریب و بی ارزش سازی و یا قهر و سکوتِ کودکانه.مهارتِ ابر...
هر زمان که فکر میکنم او را کامل شناخته ام، اتفاقی می افتد و متوجه میشوم هنوز بخش هایی کشف نشده در درونش وجود دارد.هنوز شکنندگی ها و آسیب پذیری های دلنشینی دارد که درک شان از زیبا ترین بخش های رابطه ام با اوست.هر زمان که فکر میکنم عمیق ترین نوع صمیمیت را با او تجربه میکنم، با رخ دادنِ اتفاقی متوجه میشوم هنوز به اندازه ی کافی درکش نمیکنم و هنوز هم بخش هایی در رفتارم وجود دارد که او را آزار میدهد.بعد از تمام این سالها، هنوز در حال کشفش هستم....
باور کردنِ تحسین های دیگران میتواند از ما یک متجاوز بالقوه بسازد.مخاطب داشتن و قدرت تاثیرگذاری در هر شرایطی تحسین و تخریب به همراه خود خواهد آورد. وقتی در جایگاه تاثیرگذاری قرار میگیریم، همیشه افرادی وجود دارند که موقعیت، استعداد و قدرت ما را تحسین میکنند.به نظرم تحسین کردنِ آدمهایی که قدرتمندند ایرادی ندارد.تحسین به ذاتِ خود مشکلی ندارد.حقیقت ظریفی که فردی که مورد تحسین قرار میگیرد باید به آن اگاه شود این است که کسی که تحسین را باور ک...
دوست داشتنِ کسی،مانند حضور داشتن است.حضور یعنی در لحظه ای عمیقا به جهانی که رو به رویمان است وصل میشویم.بدون اینکه فکر کنیم، گفتگویی داشته باشیم و قضاوتی از ذهنمان عبور کند.حضور داشتن یعنی مشاهده کردن و درک کردنِ یک صحنه از جهانی که رو به رویمان است.آیا دوست داشتنِ عمیقِ یک فرد، چیزی جز حضور داشتن و درک کردنِ جهانش است؟در دوست داشتنِ عمیق، نه میتوانیم قضاوت کنیم نه میتوانیم پیش بینی کنیم و نه میتوانیم توقع داشته باشیم.فقط حضور داریم...
-تا به حال شده یک ویژگی در رفتارت هم نقطه ضعفت باشه هم نقطه قوتت؟.. -تا حالا بهش فکر نکرده بودم، برای تو شده؟ ... -فکر کنم اره. من وقتی ببینم کسی که دوستش دارم بی تفاوت و سرد برخورد میکنه رابطه رو تموم میکنم و دیگه هیچوقت بهش برنمیگردم. هیچ وقت.... -خب این رفتار بیشتر ازت محافظت کرده یا بهت آسیب زده؟... -بیشتر محافظت کرده. تعداد رابطه هایی که بعد از تموم شدن نباید برگشت بهشون از رابطه هایی که میشه برگشت بیشتره. خیلی بیشتر....
ترسِ این روزها بیشتر از اینکه واقعی باشد، ذهنی ست.برای اینکه بدانیم چقدر ذهنی ترس تولید میکنند از خودمان بپرسیم که آیا همانقدر که رسانه ها اخبارِ مبتلا شدن و مرگ را پوشش میدهد، اخبارِ بهبود و مرخص شدن را هم پوشش میدهد؟...پ.ن: ترس و اضطراب وجود دارد اما تاثیر رسانه ها و اخبار را هم در نظر بگیریم.بهداشت را رعایت کنید و کمی از این ایزوله شدن به روش شخصیِ خودتان لذت ببرید.ببینید آیا میتوانید در میان این آشفتگی و ترس، خلوت هایی داشته باش...
به چشم های زندگی نگاه میکنم.او مصمم و من هم مصمم.میگویم: هزاران بار زمین خورده ام، برای هزاران بارِ دیگر هم آماده ام....
بهای با تجربه شدن، آشنا شدن با آدمهای متفاوت است.برای هیچ رابطه ای و برای هیچ انتخابی خودمان را سرزنش نکنیم.فقط حواسمان به زمان هم باشد.زمانِ هر تجربه و درس محدود است. درس را متوجه شویم تا در رابطه ی بعدی، با بخش تازه تری از حقیقت خودمان رو به رو شویم....
عاشق شدن دست ما نیست.هیچ احساسی در دستان ما نیست.احساسات، درست مثل یک حادثه اتفاق می افتند.ناگهانی و بی خبر.اما اگر آگاه باشید که رابطه ی سالم و رفتار سالم چیست میتوانید متوجه شوید وقتی رابطه ای بیمارگونه جلو میرود و در رابطه احساس میکنید بی ارزش میشوید، کم کم احساساتتان هم تغییر میکنند.شروعِ احساسات در دستان ما نیست.تغییر احساسات هم در دستان ما نیست.اما سالها انکارِ تغییرِ احساساتمان در دستان ماست.اگر احساسی به وجود آمد و رابطه ا...
عشق یک اتفاق است.عاشق ماندن یک انتخاب.و درست عشق ورزیدن یک مهارت....
در انتها آنچه برایم اهمیت خواهد داشت احتمالا تمام آن لحظاتی ست که واقعا "تجربه" کرده ام نه لحظاتی که در چارچوبِ قانون و عرف زندگی کرده ام.زندگی کردن را نمیگویم، تجربه کردن را میگویم.از لحظه ای که به دنیا میآییم تا زمانی که به واقع بزرگسال میشویم به ما میآموزند که چطور زندگی کنیم.اینکه چطور صحبت کنیم، چطور در جامعه همرنگ شویم، درس بخوانیم، کار کنیم و رابطه برقرار کنیم.به ما میآموزند زندگی کردن را. اما همیشه فاصله ای نازک است بین ...
جامعه به صورت ناهشیار به زنانی که زنانگی دارند پاداش میدهد و آن را نوعی ارزش میداند.درست همانطور که به زنانی که ازدواج کرده اند ارزشمندتر و موفق تر نگاه میکند.هنوز رابطه های موفق رابطه های منجر به ازدواج هستند و هنوز جامعه کسانی را که به هر دلیلی از رابطه هایشان بیرون آمده اند را شکست خورده و یا ناموفق ارزیابی میکند.مشکل دقیقا همین نگاه ارزیابی کننده ی جامعه است.پیکره ای متشکل از زنان و مردانی که هنوز به کلمه های موفق و ناموفق، متاهل ومجر...
"مثل همیشه"، آرام از تخت بلند میشود که من بیدار نشوم.همیشه نگران است بی خواب شوم، میداند بی خواب هم میشوم اما در تمامِ این سالها عادت کرده ام به ترتیبِ صداهایی که بیداری اش را نشان میدهد. صدای قیژ قیژِ تخت، لِخ لِخ دمپایی هایش، آب کردنِ کتری، روشن کردنِ گاز و کشیده شدن پایه های صندلی که یعنی دیگر کارش تمام شده و نشسته بر روی همان صندلیِ همیشگیِ پشتِ میزِ گردِ نزدیک آشپزخانه.این روزها متوجه اهمیتِ "مثل همیشه بودن" میشوم....
گفت:شاید شب، اجتماع سایه هایی باشد که از صاحبانشان خسته شده اند و میخواهند اندکی با هم ادغام شوند و تعهدشان به بدن هایی که به آن متصل بوده اند را از یاد ببرند.شاید به همین خاطر است که شب، شاعرانگی بیشتری دارد و تمنای بیشتری برای هم آغوش شدن!شاید این سایه هایمان هستند که به واقع عاشق میشوند نه خودِ ما.و شاید به همین علت است که عاشق آدمهایی میشویم که فکرش را نمیکردیم...در واقع، شبی، عاشق سایه ای شده ایم، برگشته ایم و صبح دوباره با بدنی ک...
بیماریِ روان داشتن درست مانند بیماری جسمی داشتن است.یادمان باشد که هیچ احساس شرم یا گناهی در داشتن بیماریِ روان نیست.اینکه جامعه چطور به اتفاقات برچسب میزد، یک الگوی قدیمیِ کنترل افکار و دسته بندی کردنِ افراد است.با این کنترل و دسته بندی در بعضی از افراد احساس مهم تر بودن و یا با ارزش تر بودن به وجود میآورد.اما شما به عنوان کسی که درمان را شروع کرده اید یا میخواهید شروع کنید از بازی های پنهانِ جامعه ای که در آن زندگی میکنید آگاه باشید ...
آشتی بودنِ آدمها را از ارتباط دستانشان با جهان میتوان دید.دستانِ آدمهای آشتی، کاری جز در آغوش کشیدن و نوازش کردن انجام نمیدهند.نه با دستانشان خط و نشان میکشند، نه تنبیه میکنند، نه سرد ارتباط برقرار میکنند و نه اجتناب میکنند.دستانِ آدمهای امن، پناهگاهند.دستانِ امنی برای خودمان باشیم.اینکه چقدر برای خودمان امن هستیم و چقدر با خودمان آشتی هستیم را میتوانیم از جوابمان به سوال های زیر بفهمیم.اگر برگردم به گذشته ام، آیا خودم را با تمام انتخ...
هر آنچه که انسان نیست،زیباتر است،بی آزار تر است،مفیدتر است،و قطعا، آرام تر است.و ما برای اتصال به بخشِ زیباتر،بی آزارتر،مفیدترو آرام ترمانبه دیدن، مشاهده کردن، احترام گذاشتن و درک کردنِ حضورِ هر آنچه که انسان نیست بسیار نیازمندیم....
بیا پیر شدنی با شکوه داشته باشیم،بگذار که دنیا شاهد پیر شدنمان باشد،چه باک از این تماشاچی همیشه حاضر.بگذار که دنیا ارام ارام سالها را به ما بدهد و روزی ناگهان انها را پس بگید.بگذار پیرشدنمان را جشن بگیریم.بگذار عشق شاهد بلوغمان باشد، بگذار زمان شاهد بودنمان باشد.بگذار خنده هایمان باشد و طولانی باشد، بگذار دردها عمیق ولی گذرا باشد.بگذار دنیا ما را نگاه کند.بگذار بداند شکرگزار تمام لحظاتی هستیم که هنوز در اختیارمان قرار داده است.ب...
هر کسی باید به جایی برسد.به رفیقییاریبه صمیمیتیآغوشیبه بوسه ایهمدلی ای.هر کسی باید به جایی برسد در جهان آدمی دیگر.مهم نیس به کجای جهانِ یک آدمولی باید برسدتا بداند که میتواند متعلق باشد....هر گاه احساس کردید به هیچ کس و هیچ جا تعلق ندارید، به جهان آدمی که به شما احساس امنیت میدهد وصل شوید. همین صمیمیت های کوتاه است که قلبمان را دوباره برای ادامه ی مسیر زندگی مان، دلگرم میکند....
گفت تنها دارایی ام همین احساس است.آن هم مال تو.گفتم چه احساسی؟آرام زمزمه کرد: دوستت دارم.....از دارایی آدمها درست محافظت کنیم.با توجه کردن، صحبت کردن، وقت گذاشتن، مشاهده کردن و در سکوت به آنها امنیت دادن....
ما وقتی وارد رابطه هایمان میشویم میخواهیم همه چیز "همیشگی" باشد. "همیشه" کنارم بماند."همیشه" درکم کند."همیشه" خوشحال باشیم.وقتی ما با ادمها در رابطه ای قرار میگیریم یعنی با جهانی ناپایدار و متلاطم وارد رابطه میشویم. ما همه ادم هستیم و جهان درونی ما مملو از غیرقابل پیش بینی ها و موقت هاست. پس همه شبیه به هم احساسات و طبعا رفتارهایی موقت را تجربه میکنیم که بستگی به حالِ دنیای درونی مان دارد و این یعنی د...
بخش اول:برای خیلی از افراد رابطه ای میان تنها بودن و احساس نقص داشتن، وجود دارد.در بسیاری از فرهنگ ها مجرد ماندن نمادِ نقص داشتنِ زن است.این نوع نگاه ریشه در معنای ازدواج دارد.زمانی که ما به ازدواج به چشم یک دست آورد و یا یک موفقیت نگاه کنیم قطعا با زنهایی که نمیخواهند ازدواج کنند، یا از ازدواجشان بیرون امده اند و یا رابطه دارند اما به ازدواج اعتقادی ندارند به چشم موجوداتی دارای نقص نگاه خواهیم کرد، چون شبیه به دیگران به دست نیاورده اند و...
خودمان را برای انچه که در رابطه هایمان تجربه کرده ایم، سرزنش نکنیم!سرزنش باعث میشود که ما با ادمها در ذهنمان گیر کنیم و نتوانیم انها را پشت سر بگذاریم.حقیقت این است که گاهی با سرزنش خودمان متوجه نمیشویم که بخشی از ما "حق دارد" اگر هنوز درگیرِ رابطه ای و یا ادمی از گذشته مان است! حق دارد چون غم عمیقی را در ان رابطه تجربه کرده است. غمِ تنهایی!در بیشتر مواقع، ما در ذهنمان، درگیر ادمهایی میشویم که تنهاترمان کرده اند! یعنی وقتی به گذشت...