در بند ترافیکِ خاطرهها ماندم عشق از چراغ قرمز جدایی عبور کرد.
زندگی از جایی شروع میشه که ترس تموم بشه
آدمها تنهان، چون به جاى پل، دیوار میسازن
فقط یه افتاده شکوه بلند شدنو درک میکنه
کم کم فراموش میکنى که کسى به یادت نیست
عاشق اینم که زندگی رو با تو تجربه کنم
رفیق اگه غم داشتی بیا نصف نصف!
بعضی حرفا از جنس پلاستیکه سیصد سال طول میکشه تا توی قلبت تجزیه شه ...
خیلی از نمیشه ها ،نمیشه نیست نخواستنه !
تنها زَخمی که بخیه نمیخوره زَخمِ زَبونه
هر رنگی زیباست جز دو رنگی
گاهی وقتا فقط دوست داری از همه بکنی بری
بعضی رفیقامونم انگار خونه زندگی ندارن چون تو قلبِ مونند
شغل جیبتو پرمیکنه، ماجراجویی روحتو
دل منم دریا بود ولی ماهیاش لاشی بودن
دنیا تا تونست مارو کیسه بوکس خودش کرد
رفیق ت برو من تو تاریکیا چراغ راهت میشم
خطرناک ترین خوردنی دنیا گول ظاهر آدماست
وقتی ذاتت زیبا باشه سیاه بودنت هم میتونه قشنگ ترین رنگ دنیا باشه!
بیا بریم جوری حرف بزنیم که چایی هامون سرد بشن
آدم خوبای روزای بد،آدم خوبای همه ی عمرند...
روال نی حالش ولی میخنده قوی
اگه کسی هست که بودن باهاش حس بدی بهت میده و کنارش حس ناکافی بودن داری بیخیالش شو
کاش بعضی خوابا واقعی بود و بعضی از واقعیا خواب