متن احساسات پیچیده

گفت:
آدمی را دارید که وقتی از زندگی خسته شدید،
شما را دوباره به زندگی برگرداند؟
من از تو برایشان گفتم.

می گفت من آمده ام آرام جانت باشم
آرام جانم نشد هیچ دشمن جانم شد

من ک نباشم، دورت شلوغه اما پشتت خالیه !!

اینایی که تا دیروز واسمون دم تکون میدادن امروز دارن واسمون دم در میارن :)

بعد از چهار سال هنوز باید حواسم را جمع کنم
گاهى که حواسم پرتِ سکوتِ خانه میشود
یا نگاهم، به عکسى مى افتد و فکرم پى خاطره میرود،
دستهایم به عادتِ بیست و چند ساله
دو فنجان قهوه درست میکنند!
خالى کردن فنجان دوم توى ظرف شویى عذاب آور است.

...آبروداری ام انگار ندارد سودی
دل من درپی آن است که رسوا بشود...

استیو تولتز :

مردم با سگ ها بدرفتاری میکنند ، چون تحملِ این شکل از وفاداری را ندارند !

نون صداقت رو نمیشه خورد، اما تا دلت بخواد زخمشو میخوری(:

بعد تو به یاد تو با یاد تو می میرم

نهنگی دید مرگش را اما دل را به ساحل زد
من از پایان خود آگاهم اما دوستت دارم

نمیدونن حالت بده
نمیفهمنت!
با خودشون میگن یه دختره17-18ساله مگه چقدر میتونه درد داشته باشه!
مگه اصن میفهمه درد یعنی چی!
مگه چندبار شکست عشقی خورده که این تکسارو مینویسه!!!؟
مگه همه چیز به عشقو علاقس؟
مگه هرکی دپه حتما باید شکست عشق خورده باشه؟
نمیدونن الان با قدیم خیلی...

خَنده هاےِ اَلَکیت که زیاد شُد بِدون دَرداےِ واقِعیت زیاد شُده ...

درسته از لحاظ روحی مُردم ولی خب زِندَم مث کسی که وجود داره باهام رفتار کنین(:

مگر زندگى چه مى خواهد به ما بدهد
که تو از من چشم بردارى و
من نگویم
که دوستت دارم

تو که از مارمولک میترسی!
واس ما اژدها خالکوبی نکن :))

مرا دیوانه میدانست...

نمیدانست نگاهش کرده دیوانه دلم را...

من چه میدانستم درمان دردت شوم
زخم دردهایم ، میشوی ..

بعد از غیبتی می آیند، احساساتمان را در هم می ریزند و سپس می روند!

چارلی چاپلین :

اگر شاد بودی ، آهسته بخند تا غم بیدار نشود
و اگر غمگین بودی ، آرام گریه کن تا شادی نا امید نشود !

لوییس بونوئل :

تنهایی را دوست دارم
به شرط آنکه هر از گاهی دوستی بیاید
تا درباره ی آن با هم گپی بزنیم.

او چه میدانست معنی دوست داشتن را ..

زندگی پر از فراز و نشیب است،یکی از این فراز و نشیب‌ها خود تویی! جالب است نه؟ تو شده‌ای بزرگترین فراز و نشیب این زندگی که آغاز و پایانش دست هیچکداممان نیست و من در این هیاهو گم شده‌ام‌، تنها کسی که می‌تواند‌‌ مرا از این سردرگمی نجات دهد تویی،...

نصیحت میکنی ای عقل،نروم من سوی او
من به فرمان توام
دل که فرمان نبرد، من چکنم

یارب چه محالیست این اندوه شیرین جوانه زده درمن