دلتنگی ترانه ای که طعم تلخ قهوه ی تو را در سر گیجه هایش بیاد می آورد
عاشق نشو... نمی دانی که دل تنگ چیز خوبی نیست...
دارم خفه می شوم چقدر هوا از تو خالی است
چه فرق میکند خوابم ببرد یا نبرد دل است و هنوز آب در هاون می کوبد!
ظاهرم با جمع و خاطر جای دیگر می شود
کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
قاب این پاییز سهم من از نبودنش
کجای جهان رفته ای؟ باز نمی گردی/ می دانم...
سخت نیست. بعد از تو هیچ چیز سخت نیست
ما بی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای...؟
وقتی آمد آمد... وقتی بود بود... وقتی رفت بود...
درد امروز من از فردایست کامید طلوعش نیست
کجا زندگیمی تو که من می گردم و نیستی...
انصاف نباشد که در این شهر درندشت ضرب المثل *سوزن در کاه* توباشی
با آن که رفته ای و مرا برده ای ز یاد میخواهمت هنوز و به جان دوست دارمت
گر بدانی چقدر تشنه ی دیدار توام خواهی آمد عرق آلوده به دیدار مرا
از حال من نپرس که دیوانه تر شدم از حال و روز تو چه خبر؟ عاقلی هنوز؟
خزان شدو و نیامدی...
دو تا عاشق زیر بارون یکیشون خیس یکیشون نیس...
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی زود
وقت آمدنت باز خواهم کرد روزه های سکوتم را
دِلم ️چِه کودکانه بَهانه ی تو را می گیرد
یه وقتایی هم هست... دیگه دلتنگی... گفتنی نیست... بغل کردنیه...️
چنان تنهای تنهایم که حتی نیستم با خود