متن حادیسام درویشی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حادیسام درویشی
دست به دستِ هم داده اند دیوارها
تا به زنجیر بکِشند پنجَره ای
که مشکوک
باز میکند مسیرت را چَشم... .
حادیسام درویشی
ماه
تا زمانی که برای او مانده باشی، آرام.
خودش را به تو می ریزد
دریا...!
حادیسام درویشی
قدمی دور شوی
می رسد سلامِ من به مرگ
قطره ای ، سر ریز کُند جامی که پُر است... .
حادیسام درویشی
رفتن وُ مرگ
پایانِ فُروغِ عشق نیست
ستاره ، سال ها از پسِ مرگ می درخشد...
حادیسام درویشی
معشوقِ کِسی نبود ، دخترِ زشت رو
[ ابر از کویر گذشت ، روی دریا بارید ] .
حادیسام درویشی
وَ عشقِ تو راهِ راست
در مسیرِ پیچ ها... .
حادیسام درویشی
《 در سه پرده 》
۱ :
پرده
جنگ در جبههء دیوار است
با ادامهء حصرِ پنجَره ها...
۲ :
پرده
پانسمانِ زخمِ عمیقِ دیوار هاست .
۳ :
جنگِ با پرده کارِ باد است
یعنی ؛ که باد آزاد است...
حادیسام درویشی
تقدیرِ من این بود که نشسته بر پیشانیم
ما به هم نمی رسیم
خطوطِ پیشانی ام موازی ست...!
حادیسام درویشی
رفته ای
وَ بر دفترِ شاعر ، نقطه چینِ ردِ پای توست
چیزی نمی شود جای آن نوشت... .
حادیسام درویشی
چَشم بَر من
مَبند ، گیوتین را...!
حادیسام درویشی
وَ
میله های قفس را
فاصله ، زندان کرد.
.
شعر : حادیسام درویشی