هیچ چیز جز قالب ظاهری، که درد و رنج، خود را در آن آشکار می سازد، بر پایه تصادف قرار ندارد و رنج کنونی ما جایگاهی را پر می کند...که بدون آن با برخی رنجهای دیگر اشغال خواهد شد. اگر چنین اندیشه ای اعتقاد زندگی ما گردد، امکان دارد میزان...
دور که می شوی زندگی سراسر درد می شود. جاده ها باریک و کوره راه ها تنگ و تاریک می شوند. دور که می شوی زندگی سراسر بی آهنگ می شود.
درد ها دادی و درمانی هنوز
کاش من هم یک در بودم! و به رفت و آمد این همه درد عادت می کردم.
درد می شستند سازهای بی صدا در چنگ رود
-خیلی چیزها تجزیه ناپذیر است مثل: حرف ها رفتار ها نقاب ها تظاهر ها اینها زخمی بر دلها می زنند ڪه با گذشت صدها سال هم جایشان درد میڪند هم تازه می مانند. بیشتر مراقب هم باشیم......!!!
جهنم چیست؟ جز بودن میان دیگرانی که نمی داننددردت را نمی فهمند حرفت را...
حال من حال مریضی است که در کشتن او درد و درمان و طبیبش همه همدست شدند!
دردی که تو فکرمه خیلی بدتر از درد واقعیه...
پشت زیباترین لبخند بیشترین رازها نهفته است زیباترین چشم بیشترین اشک ها را ریخته و مهربان ترین قلب بیشترین دردها را کشیده است
درد بی درمان یعنی تو رفته ای در مه من هنوز از تو لبریزم
می خواھم بروم اما تا به کجا نمی دانم فقط می خواھم بروم به غربتی دیگر به عشقی دیگر و شاید به دردی دیگر حس رفتن تا ھمیشه رفتن وجودم رافرا گرفته است
جمعه و دلتنگی و پاییز و چشمی خیس اشک کو طبیب حاذقی تا درد ما درمان کند؟؟؟
دلت که گرفت دیگر فرق نمی کند داری برای کدام دردت گریه می کنی!
یک پاییز مادرم مرا زایید حالا پاییز که می شود درد می گیرم و زاده نمی شوم چرا؟
کسی که برای التیام درد انسان ها می کوشد مهربان است و کسی که برای درد حیوانات دل می سوزاند مهربان ترین انسانهاست… روز ملی دامپزشکی بر فعالان این عرصه مبارک باد
درد دارد وقتی ساعت ها می نشینی و به حرفایی... که هیچ وقت قرار نیست بگویی فکر می کنی
درد امروز من از فردایست کامید طلوعش نیست
گاهی باید رها کرد /باید نداشت/ باید نخواست / باید گریخت از انتظاراتی که آدم را پیر میکند و دردهایی که آدم را شکسته می کند...
محبت به نامرد ، کردم بسی محبت نشاید به هر نا کسی تهی دستی و بی کسی درد نیست که دردی چو دیدار نامرد نیست
چه کسی حرف مرا / درد مرا باور کرد؟ تو ...بیا با من باش
آن طبیبی که مرا دید در گوشم گفت درد تو دوری یار است به آن عادت کن
چه خوب بود که آدمی می توانست وقتی درد و مصیبتی دارد ماه ها بخوابد و چندین ماه بعد آسوده و تازه نفس از خواب برخیزد.
آرزو دارم بفهمی درد را تلخی برخورد های سرد را