متن دلنوشته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته
بوقت گذر از کوچه ای که خانه پدری م در آن است هنوز صدای آشنایی می شنوم همراه با گلایه ای که از در ودیوار و بامش چکه میکند از شیطنت بی حد وحصر کودکی بازیگوش و عشقی که درپس آن شکایت میتراود ، آنهم بواسطه حضور مادری که هنوز...
دلتنگت که میشوم
آدم دیگری می شوم
بی قرار تر
عصبی تر
کلافه تر و تلخ تر
جالب اینکه با اطرافم هم کاری ندارم
همه اش را نگه می دارم
و دقیقا سر تو خالی می کنم
که دلتنگت هستم..
دلم مثل ماهی حوض آبی بود،کرشمه ریگ خرد اندوه، موج بر دل آب انداخت آنگاه غوغای رقص از عشیره ماهی برخاست
گاهی گذشت میکنم
گاهی گذر معنای این دو
فرق میکند
بخشیدن دیگران دلیل
ضعیف بودن من نیست
آنها را می بخشم
چون آنقدر قوی هستم
که میدانم آدمها اشتباه می کنند
بزرگترین هدیه گذشت
آرامش است...
ای عشق خانه ات آباد...
اینقدر این دست و آن دست کردی که دقیقه های نبودنت تبدیل به ساعت ها شده و روزهای نبودنت تبدیل به ماه های نبودنت شده...
شبانه قدم میزنم و نگاه میکنم به چراغ روشن خانه ها
و فکر میکنم به قصه هایی که از پنجره های شب ، نشت کرده به خیابان
هر جا که میخواهی باش
پنجره اتاقت منم !
علی سلطانی
پاییز باشه یه گوشه از دنیا یه گوشه از خونه یه گوشه ی دنج یه فنجون چای و نبات که بشوره ببره هر چی غمه.!!🍁دلارام امینی🍁
انتظار، واژه ای است که در دل هر انسانی معنا پیدا می کند. هر کدام از ما در زندگی مان لحظاتی را تجربه کرده ایم که در آن، انتظار کشیده ایم. انتظار برای دیدن عزیزان، شنیدن خبری خوش، یا رسیدن به هدفی بزرگ. انتظار یعنی لحظه هایی که با هر...
انتظار، قصه ای است که هر روز در دل های بسیاری از ما تکرار می شود. قصه ای که با هر بار خواندنش، قلبمان لرزیده و چشمانمان به افق دوخته می شود. انتظار یعنی لحظه هایی که با هر نسیم، بوی حضور کسی را حس می کنی که هنوز نیامده...
انتظار، احساسی است که مانند نسیمی ملایم، گاهی آرام و گاهی تند بر دل می وزد. انتظار یعنی لحظه های پر از دلتنگی، لحظه هایی که هر تپش قلبت با نام او همراه است. انتظار یعنی ثانیه هایی که به کندی می گذرند، اما هر یک از آنها پر از...
انتظار، واژه ای است که در دل خود هزاران احساس نهفته دارد. انتظار یعنی چشم به راه بودن، یعنی دل به دریا زدن و امید به رسیدن. انتظار یعنی لحظه های ناب و پر از دلهره، لحظه هایی که قلبت تندتر می زند و هر صدایی تو را به یاد...
وقتی دلتنگ باشی
تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند
باز هم
دل تو بارانیست
خیس تراز دریا
خراب تر از امواج.....
آدم چقدر زود پیر می شود ؛
وقتی احساسش ،
اضافه تر از درک آدم هاست ... !!!
بعضیا فک میکنن بهشون بی توجهی میشه
این خطاب توییِ که همچین احساسی داری:
درکت نمیکنم چون توی زندگیم خیلی اینطوری نبودم
ولی می فهممت:)
یه چیزی میگم آویزه ی گوشت کن
رو کلمه ی دختر هم تاکید میکنم که نه تنها تو،بلکه بقیه هم بفهمین که همه ی دخترا...
کاش آدم از همان ابتدا می دانست که باید همان لحظه که صدای پرندگان را می شنود، همان شب که کهکشان را واضحتر از همیشه میبیند، همان جا، همان لحظه را زندگی کند و لذت ببرد
به جای ثبت کردنش در تلفن همراهمان برای روز مبادا، لذت ببریم و زندگی...
مردی می گفت:
قبل از طلوع آفتاب از خانه بیرون می زنم
نیمه های شب با جسمی خسته
بعد از یک روز سخت کاری به خانه می رسم
همسرم را در آغوش می گیریم
فرزندم را می بوسم
و پس از مدت کوتاهی از شدت خستگی
بخواب می روم
و...
نمیدونم از کجا بگم یا اصلا چطور بگم ولی بعضی وقتا الکی الکی عصبی میشم توی سرم هزارتا دلیل دارم ولی واسه گفتن هیچی ندارم پیش خودم میگردم تا یکی از اون دلیل های که دارم بگم تهش حالیم میشه نه بابا اینا که پوچ خالی بگم چی چرا بگم...
سال های زیادی گذشته است
نذرهای کهنه ام که برای آمدنت حاجتی ندادند
تو نمی دانی آن سالها
پیراهن جامانده ات را به ضریح گره زده بودم
ضریح پر بود از پارچه های سبز و سبز و سبز
و تنها پیراهن آبی تو خودنمایی می کرد
دخیل های سبزی که...