من و تو می دانیم زندگی گرچه گهی زیبا نیست یا که تلخ است و دگر گیرا نیست رسم این قصه همین است و همه می دانیم که نه پایدار غم است و نه که شاد می مانیم زندگی شاد اگر هست و یا غمناک است نغمه و ترانه و...
من و تو می دانیم زندگی آغازی است که به پایان راهی است زندگی آمدن و بودن و جاری شدن است زندگی رفتن خاموش به یک تنهایی است من و تو می دانیم زندگی آمدن است زندگی بودن و جاری شدن است زندگی رفتن و از بودن خود دور شدن...
زندگی بوی خوش نسترن است بوی یاسی است که گل کرده به دیوار نگاه من و تو زندگی خاطره است زندگی دیروز است زندگی امروز است زندگی آن شعری است که عزیزی نوشته است برای من و تو زندگی تابلو عکسی است به دیوار اتاق زندگی خنده یک شاه پرک...
زندگی یک سفر است زندگی جاده و راهی است به آن سوی خیال زندگی تصویری است که به آئینه دل می بینی زندگی رویایی است که تو نادیده به آن می نگری زندگی یک نفس است که تو با میل به جانت بکشی زندگی منظره است، باران است زندگی برف...
زندگی آن رازی است که نهفته است به چشم گل سرخ
زندگی قطره اشکی است فروریخته بر گونه تو
زندگی بغض دل توست به هنگام سحر
زندگی خواب خوش کودک احساس من است
زندگی یک بازی است که تو هر لحظه به آن می خندی
زندگی یک رویا است که تو امروز به آن می نگری
زندگی لبخندی است که نشسته به لبان من و تو
من و تو می دانیم زندگی آوازی است که به جان ها جاری است زندگی نغمه سازی است که در دست نوازشگر ما است
من و تو می دانیم زندگی در گذر است همچو آواز قناری در باغ
زندگی اینگونه زیباست... بخند و ببخش و فراموش کن... هر چند میدانم آسان نیست!
زندگی، با زنده بودن فرق داره ها رفیق ..
افراد شجاع شاید برای همیشه زندگی نکنند ، ولی افراد محتاط اصلا زندگی نمیکنند !
خنده هات تمام زندگی منه...
زندگی حتی وقتی انکارش میکنی، حتی وقتی نادیدهاش میگیری، حتی وقتی نمیخواهیاش، از تو قویتر است. از هر چیزِ دیگری قویتر است !
با زندگی نساز...زندگی را بساز
خیلیها میخواهند اول به آسایش و خوشبختی برسند بعد به زندگی لبخند بزنند. ولی نمیدانند تا به زندگی لبخند نزنند؛ به آسایش و خوشبختی نمیرسند...
وقتی همهاش برای دیگران زندگی کردهایم ، دیگر مشکل میشود خودمان را تغییر بدهیم و برای خودمان زندگی کنیم و در دام فداکاری نیفتیم !
دل به شادیهای بی مقدار این عالم مَبَند زندگی تنها فرازی در نشیبی ساخته است
اینکه بتوانی با خوشنودی به گذشتهی زندگیات بنگری ، مانند این است که دوبار زیستهای ...
سلام بر وفاداران؛ به آن ها که هنوز بر سفر کردهشان پابندند، به آن ها که سر در گریبان اند، به عاشق ها که نگاه میکنند حسرت میمکند و پوست لبشان را خوراک دندان هایشان میکنند و بغض به خورده گلو میدهند و همیشه به جایی خیره میمانند .. سلام...