متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
درباره
پشتیبانی
اپلیکیشن
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
جستجو
×
متن
متن آهنگ
متن زهرا غفران پاکدل
زیبا متن : مرجع متن های زیبا
جملات زهرا غفران پاکدل
جمله زهرا غفران پاکدل
راه دوست داشتن بعضی آدم ها همیشه لغزنده است.
خواسته و ناخواسته به تن لحظه هایت زخم می زنند و زور دوست داشتنشان به هیچکدام از این زخم ها نمی چربد.
نگاهشان که می کنی ؛ غریبه هایی را در لباس آشنا می بینی که به تازگی پوست انداخته اند.
رفتارشان را با توجه به موقعیتشان تغییر می دهند و از این تغییر صد و هشتاد درجه ایشان ، انگشت به دهان می مانی. زخمی که از این دسته از آدم ها می خوری یک سر و گردن کاری تر از دیگران است. نه حرمت محبتت را نگه می دارند و ن...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
سیده مهدیه حسینی
حتما شنیده ای که می گویند بعضی دردها ، وصله تن آدم نیستند. از همان هایی که پینه می بندند به لحظه هایت و بغض را ته گلویت می چسبانند.
می دانی ! صبر آدم ها را اندازه هم نساخته اند . بعضی ها قد و قواره ی صبرشان به این دردها می رسد بعضی ها هم نه و اگر صبرت به این دردها قد ندهد برای اینکه کم نیاوری مجبوری دنباله اش را بگیری و تا انتهای این دردها با خود به یدک بکشی.
اصلش این است ، بعضی دردها باید باشند تا واژه صبر از چشم نیوفتد.
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
سیده مهدیه حسینی
می گویند بزرگترین درد آن است
که انسان را به سکوت وادار کند
وقتی که در تمام قصه های من ، تو
همان درد پنهانی ! از هجوم واژه هایم به سکوت پناه می برم.
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
سیده مهدیه حسینی
خان جونم خدابیامرز عاشق خیاطی بود.
عادت داشت ، چایی که بار می گذاشت ، کنار عطر هل و چای بابونه ، بساط نخ و سوزن هایش را هم پهن می کرد.
در پشت آن چرخ خیاطی قدیمی مارشالش می نشست و زیر لب آهنگ جان مریم محمد نوری را زمزمه می کرد
نطقش که باز می شد ؛ پندهایش هم شروع می شدند.
از همان حرف هایی که تا همیشه در ذهن آدم می ماندند.
یک روز از میان بساطش نخی را بیرون کشید و آن را سه گره کور زد.
گره اول به هر زور و سختی که بود با دستش باز شد.
گره دوم را...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
سیده مهدیه حسینی
بغض هایم
میراث دارِ زخم های کهنه اند.
با خنده هایی که طعم تلخی گرفته
فریادهایی که با سکوت
خفه کرده ام ، در میان حنجره ام
دق می کنند.
واژه هم حال مرا نمی فهمد.
و این شب ها قبل از خواب
برای آوار این حجم از دلتنگی
\\وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ\\ می خوانم
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
می دانی رفیق
دلم برای کودکی هایمان تنگ شده ،
همان زمان که بزرگترین دغدغه ی زندگیمان
ترک خوردن لاک ناخن هایمان بود.
حسرت هایمان در انجام ندادن تکالیف مدرسه خلاصه می شد.
در میان بازی های روزگار بزرگ شدیم و نفهمیدیم کی حسرت هایمان هم با ما بزرگتر شدند.
آهِمان عمیق تر شد.
و دلتنگی هایمان آنقدر وسعت یافت
که دیگر در واژه نمی گنجد.
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
دیگر یادت را به رسمیت نمی شناسم.
فراموشی به خورد استخوان هایم رفته.
به حرمت تمام زخم هایی که برای التیامشان
تا پای غرور جنگیده ام ، از میام تمام خاطراتم حذف شده ای.
حتی صدایت را ؛
که روزی ، نت زیبای زندگیم بود ،
دیگر نمی خواهم.
می گویند : بی رحم شده ام :)
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
خدا اشنای غریبی که در هیاهوی زندگی گمش کرده ایم
همینجاست ، درست کنار من و تو
ولی حضور همیشگی اش باعث شده
یادش کم رنگ شود ،
میان فکرمان
حرف هایمان
اعمالمان
اما همین حضور دائمی اش قشنگ ترین تکرار دنیا
و نگاه مهربانش تجلی زیباترین عشق هاست.
دلت نگیرد از بی مهری ها
یادت باشد
به جبران تمام بی کسی هایت
خدایی داری فراتر از حد تصور بخشنده.
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
قسم بر ...
واژگان ِکاغذیِ
در خیالِ من
که تو...
زیباترین،شعری
میانِ واژگانِ من
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
غصه گر هست بگو تا باشد
من هنوز می خندم...
《بی خیالِ من و این مردم و
هی زخم زبان می خندم》
گریه دارم ولی باز ببین می خندم
من خدایی دارم ...
که در این مهلکه ی دردآشوب
سَرِ هر زخم دلم می گرید
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
تق تق در را می کوبید.
می دانستم کیست!!!
مخاطب خاص تمام روزهای من ،
خدا ،
پشت در بود.
با لبخندی از جنس مهربانی
کنارم نشست و با نگاه نوازشگرش منتظرم بود.
مثل همیشه برای بیان آنچه در دل داشتم ، تاخیر کرده بودم.
و من ، مانند هر روز برای پذیرایی
جز حبه تلخ های غصه و پریشانی
چیزی نداشتم که جلویش بگذارم.
با رحمتش تمام دل پریشانی ها را
رُفت و روب کرد ، مثل هربار.
هربار که گنجشک دلم تپیدن می گرفت
و آسمان چشمانم متلاطم می شد.
با رافتی که داش...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
در کوچه های یخ زده شهر ما
دنبال مفهومی به نام عشق نگرد
عشق واژه زیبایی است
و مردم این دیار
هر چیز زیبایی را خرابش می کنند
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
شاید بشه گفت
زیباترین نگاه بعد از مادر ،
متعلق به خواهره.
یکی که با یه لحظه نگاه به چشمات
تا ته بغضتو می فهمه.
خواهر که داشته باشی ؛
واژه دوست دارم رو
بیشتر از معنای واقعی کلمه دوست داشتن
درک می کنی چون خواهر دوست داشتنش
به عظمت بارونه ؛ بی واسطه ، بدون سوال ،
فقط می باره.
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
زندگی درد قشنگی است که به آن دل بستیم
گاه آنقدر بی رحم که نفست می گیرد
گاه آنقدر شیرین که گمانت آرد
دنیا در کف توست
و همین هم شاید ساده ترین قصه یک انسان است
گاه باید خندید به همه دلهره ها
به هوای گلی از خاک خدا
به امید فردا
که در پس نعره پر لحن سکوت پنهان است
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
پدر یک کلمه سه حرفی که
پشت خیلی هامون بهش گرمه. ستون محکم شونه هاش پناهگاه امنیه که میشه خیلی از دلتنگی ها رو توش بارید. وقتی پتک روزگار ، بنای وجودت رو از هم می پاشونه با پناه دستای مهربونش دوباره آجر به آجر ساخته می شی.
دختر که باشی ، بلندترین شعر عاشقانه روزگارت پدرته وقتی زیر سایه ی مردونگیش بزرگ می شی و پا به پای غم و شادی هات هست ، بهشت روزگارشو بهت هدیه می ده ولی بهشتی زیر پای خودش نیست ، کاش سوره ای هم به نام پدر نازل می شد.
زهرا غفران...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
در این روزها گریزانم از منی که
به تاراج می برد هستی خویش را
باید کفش هایم را در بیاورم
و پاورچین پاورچین
از خودم دور شوم
آنقدر دور که دیگر
نباشم ،
نبینم ،
نشنوم
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
مادرم نمی دانم چگونه خطابت کنم چرا که تو سایه خدا روی زمینی ، اگر عشق خطابت کنم در توصیف تو کم گذاشته ام چرا که واژه عشق با وجود تو جان گرفته ، بی شک بهشت جهنم می شد اگر زیر پای تو نبود. مادرم ، ماه درخشان شب های تیره و تارم ، بتاب تا بار دیگر عشق را در دستانت معنا کنی و مهر را در دامانت بگسترانی ، مادرم تو والاترین یادگار قلب تپنده تاریخی ، تو یادگار حوا و مریم و زهرا و زینبی و قسم به نامت که در اذهان تا ابد جاویدان تداعی خواهد شد ، چرا که زهرا ...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
اگه یه روز خدا ازم بپرسه بزرگترین نعمتی که بهت دادم چی بوده؟
بدون شک میگم دوست داشتن تو
کم نیست داشتن کسی که اینقد به تن لحظه هات آرامش تزریق کنه که وقتی باهاش درد و دل می کنی ، حس کنی انگار خدا نشسته کنارت داره با دقت و حوصله به حرفات گوش میده
حتی اگه یه دنیا هم مقابلت وایسته ،پشتت گرمه به حضورش که از جنس کوهه.
اصلا همه جهان یه طرف ، حمایت و دوست داشتن تو یه طرف .
آقای داداش ، تو شیرین ترین رفیقمی.
می دونستی؟
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
zarnevesht
می گویند فراموشت کنم
اما تو ؛
از خاطر دلم حذف نمی شوی
آخر قصه ما دلزدگی نیست
وقتی هنوز ،
دوست داشتنت بوی بهار نارنج می دهد.
زهرا غفران پاکدل...
متن زهرا غفران پاکدل
ارسال شده توسط
سیده مهدیه حسینی