شعرهای سیامک عشقعلی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعرهای سیامک عشقعلی
جوری دلم را برده ای با خنده هایت
گاهی برایت می شوم پرپر! چه خوب است!
ای کاش می دیدی خودت را از دو چشمم
دنیا ندارد از تو زیباتر! چه خوب است!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
از روزهای سخت می آیی همیشه
تفسیر کوهی! روح دریایی همیشه
با زندگی و قصه اش در جنگ بودی
خورشید را با زخم های خود سرودی
طوفان غم زد در خودت گاهی شکستی
گاهی تو هم با بی کسی از پا نشستی
آیینه ای فریاد می زد حسرتت را
بر...
دوری و تهران بی تو با من جنگ دارد
در کوچه هایش با هوایت غرق دردم
این روزها حالی نپرس از من که بدجور
این شهر را یک شعر سرخ از غصه کردم
بعد از تو حسرت شد برایم مهربانی
اینجا تمام مردمش قهرند با هم
از ازدحام پوچشان پیداست...
ما دوتا یاغی بودیم
از همون روزای بد!
غربت و بی کسی مون
مشت اول رو که زد...
ساز خریدیم زندگی
واسه ما کوک نشد!
هیچکسی به بغض ما
حتی مشکوک نشد!
خوبیش اینه که با هم
روزای خوب ندیدیم!
خیلیا مارو زدن
تا با هم قد کشیدیم!
تووی سمفونی...
هر روز ما را می کشد یک ترس، تشویش
گاهی نبود آب، گاهی هم گرانی!
بی زندگی هر روز درگیریم با مرگ
هر روزمان شد یک بلای ناگهانی!
◾ شاعر: سیامک عشقعلی
اگر بر روی لب، لبخندها دارم
غمی ناجور در این بندها دارم
من عمری شب به شب از کوه می آیم
من از تکرار یک اندوه می آیم
تو از من شعر می بینی غمم را نه!
غزل ها را تو می چینی غمم را نه!
من آن گورم که...
پسری که تورو با تموم قلبش می خواست
اونی که به چشم هرکسی به جز تو زیباست!
غرور گرگ داره! کوه غصه توو دلش!
اونی که همه میگن وجودش دریاست!
اونی که توو خیابونای شهر مرد شده
عشق تو چرا براش مثل یه کهنه درد شده؟
اونی که به پای...
لیلا! برای دست هایت یاس چیدم
یک روسری با رنگ دلخواهت خریدم
می خواستم شعری برایت گفته باشم
اما نشد! انگار نقاشی کشیدم
دلگیر از دنیا نباشی مهربانم!
دیشب دوباره خواب دیدم... خواب دیدم...
لیلا! خودت خوبی؟ بگو از حال کوچه
با این خیابان ها به چشمانت رسیدم
هر جا...
زندگی دردی ست شاید نیست درمانش هنوز
در شروعش مانده ام با فکر پایانش هنوز
سخت شد هرلحظه اش هرروز، هرجا، در دلم
حسرتی دارم من از یک ذره آسانش هنوز
قصه را غمگین نوشت از اولش شاید خدا
هرکسی زخمی به دل دارد و بر جانش هنوز
آب را...
غم چشمان تو را می شنوم
که در آن غربت شب می شکنی
پرم از ضجه ی این شهر، بگو
نکند باز تو دلتنگِ منی؟
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
شده در کوچه ی باران زده آشوب شوی؟!
به صلیب غم یک خاطره مصلوب شوی؟
شده با یاد کسی در تب و شب گریه کنی؟
و نبینند و بخندی و خودت خوب شوی؟!
و چه تلخ است که با ابر و غزل بغض کنی
بزند رعدِ جنون، سنگ شوی! چوب...
این رفتن عمر ما چه ناغافل شد
تاریخ خوشی، برای ما باطل شد
ما هرچه که کاشتیم در پایانش
یک مزرعه بی کسی فقط حاصل شد
با هر غم اگر خوشی به آدم دادند
آسان به خدا قسم خودش مشکل شد
گفتند بزن به آب دریا، اما
دریا که به...
امروز می خواهم هوایت را ببوسم!
زیبا شوی من چشم هایت را ببوسم!
آنقدر خوبی! باوقاری! مهربانی!
خانم! می خواهم صفایت را ببوسم!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
هجوم غم آمد شدی دلسرد!
جهانت اگر شد سراسر درد
به مو می رسد قصه اما نه!
خدا ناامیدت نخواهد کرد!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
می روی تا گُر بگیرم از غمت
تا بمانم در جنونی سینه سوز!
صبر کن! من بی تو ویران می شوم
صبر کن! من دوستت دارم هنوز...
□ شاعر: سیامک عشقعلی
می شود شیرین به کامت زندگی، این روزگار
زهر غم می نوشد از آواره گی، فرهادِ تو!
می روی اما نگو برگشت دارد قصه ات
آخرش یک روز من هم می روم از یاد تو...
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
خوانده ای شعر مرا هیچ؟ نمی خوانی... نه...
اینکه معشوق نمی خواندت، این یعنی: درد!
من و یک شهر، شکستیم و ندیدی این جا
هرکسی شعر مرا خواند؛ تو را نفرین کرد!
شاعر: سیامک عشقعلی
️
ترس و افکارت معما می شود!
هی به خود می گویی: آیا می شود؟
مثل ابراهیم باشی، عاشقی!
دل به دریا داد موسی... می شود...
🟩 شاعر: سیامک عشقعلی
ساحل شدی تا از تو آرامش بگیرم
خوبی و بی همتایی ات را دوست دارم!
خوشبخت هستم در هوایت تا همیشه
خورشید من! زیبایی ات را دوست دارم!
🟪 شاعر: سیامک عشقعلی
و دستامو به دستات می سپارم
چه خوبه! خوبه حال تو کنارم
بهت این قول رو میدم همیشه
کنارت باشم و تنهات نذارم
تو پیشم هستی و آرومم اما
همون اندازه واسه ت بی قرارم
تموم سال شد سبز از حضورت
با تو یک قرن تفسیر بهارم
به من لبخند...
ای گل خوش عطر! ای از ماه زیباتر سلام!
از دلم یک بار دیگر بر شما دلبر سلام!
گرچه می سوزم ولیکن خیر دارد این جنون
شد نمازم عشق! بسم الله! بر این شر سلام!
🟩 شاعر: سیامک عشقعلی
تنهایی ما قصه ی آیینه و برگ است!
وای از دل آن غنچه که آماج تگرگ است!
یک خنده نصیبم نشد افسوس در این عمر
بی رنگِ خوشی آخر هر خاطره مرگ است!
⬜ شاعر: سیامک عشقعلی