شعر کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر کوتاه
من خورشید را برایش آوردم،
اما او نخواست که بماند!
بگذار به پیشگاه فانوس های این و آن
شبانه هایش را سحر کند...
شاعر: سردار قادر
برگردان به فارسی:زانا کوردستانی
ماه،
دیر به دیر پر می شود،
قلب من، هر شب!
شاعر: سردار قادر
برگردان به فارسی:زانا کوردستانی
عشق تو،
در گهواره هم همراه من بود!
جنگ نگذاشت،
که بزرگ شود!
شاعر: سردار قادر
برگردان به فارسی:زانا کوردستانی
مادرم،
پاییز شد،
تا من چون بهار زندگی کنم!
شاعر: سردار قادر
برگردان به فارسی:زانا کوردستانی
هیچ گلی پژمرده نمی شود
مادام
که زن ها لبخند می زنند.
شاعر: سردار قادر
برگردان به فارسی:زانا کوردستانی
خاطراتت،
شبیه گلوله ی سرگردان است!
هر شب قلب مرا متلاشی می کنند.
شاعر: سردار قادر
برگردان به فارسی:زانا کوردستانی
هر کجا که رفتم،
شب یلدا بود!
دلم نیامد که به شعرهایم بگویم:
خورشید را ندیده ام!
شاعر: سردار قادر
برگردان به فارسی:زانا کوردستانی
ای زیباترین آفریده هستی،
ای فرجود دادار،
شیرین ترین کام گیتی،
تو آمدی،
در جدال تاریکی ها،
تا که روشنایی بخشی،
به این شب بی انتها.
شدی دلبند، دلبر،
دلدار.
هر روز،
با تابش خورشید در پرچم آسمان،
عشق،
بی مرز ترین کشور جهان ست،
برای دوست داشتن تو ...
مهدی بابایی ( سوشیانت )
شن های ساحل،
موج های دریا هم تشنگیمان را فروکش نمی کنند -
در غروب های رمضان!
شعر: دریا هورامی
ترجمه: زانا کوردستانی
کنارِ توأم /
تا هر چقدر دوست داری /
ترشرویی کنی /
هر چه بیشتر، دلم تنگ تر، /
آلو جنگلیِ من !!
«آرمان پرناک»
این روزها
تمام عسل ها
طعم پیاز می دهند
خرسِ خفته!
چیزی از دست نداده ای !!
«آرمان پرناک»
تردید
بادکنکی ست
نخ به شاخه ی ایمان
دیر یا زود
باد یا شاخه
یکی
از تردید می جنبد
آرمان پرناک
در گوشه ی چشمم
طلوع و غروب آفتاب هم
به هم رسیده اند
من
که دو پای زمان دارم
پس
چرا به تو نمی رسم ...
«آرمان پرناک»
کلاهِ پشمیِ صیاد
یا
جنگلی که در
جای خالی درختانش نشسته است؟
برای پرنده ای
که از آسمانِ مجازی
کوچ کرده،
کدام را می توان
آشیان گزید؟
«آرمان پرناک»
باز هم،
ابن تنهایی بود،
که تنهایم نگذاشت!
شعر: ابراهیم اورامانی
ترجمه: زانا کوردستانی
آمدن چه بسیار به تو می آید و
انتظار هم،
به من!
شعر: ابراهیم اورامانی
ترجمه: زانا کوردستانی
درشتِ درشت نوشته بود:
- چراغ خاموش،
زندگی کنید -
ریز ریز نزدیکش شدم
برایش دست تکان دادم
راننده،
مرگ بود
«آرمان پرناک»