اعتبار خانه به نور آن است و نور خانه ی من تویی.
و زیباتر از آن نیست که پس از تاریکی های بسیار دوباره نور بر تو بتابد
هیچ چیز زیباتر از آن نیست که پس از دلمردگی های بسیار باری دیگر،نور بر تو بتابد.
گویند که نور است پس از ظلمتِ بسیار دل روشن و سبزیم که شب ، دیر نپاید
نور نبود هر درونی را که در وی مهر نیست
نور خواهی مُستعد نور شو
صفت چراغ داری چو به خانه شب درآیی همه خانه نور گیرد ز فروغ روشنایی
سایه شکن باش چو نور چراغ
امشب از پیش من شیفته دل دور مرو نور چشم منی، ای چشم مرا نور،مرو
و صبح آغازِ بوسه های شمعدانی در آغوش نور است برلب حوض
بازگشتن تو پاشویه ی نور بود در آستانه ی دری به تاریکی
نور بودی آمدی به اتاقم پرده را کشیدم که ترکم نکنی تاریکم کردی...
سر به زیرم کرده اى بعد از عبور و رفتنت من گل مهتاب گردانم گریزانم ز نور
پرواز کن اینبار پرواز تو زیباست راهی شو تو تا نور دنیای تو آنجاست
امید از سیاهی شب نور می تَند تنها خداست دلخوشی آس و پاس ها
او را که رو به نور مى رود دیگران تاریک مى بینند!
چشم سیاهت روبه راهم کرده بانو یعنی که بردی تو،ظلماتم الی، نور
صورت ماهت به آسمان سیاه افکارم نور می پاشد مثل ماه
عشق یعنی مادر صبر یعنی یک زن مهر یعنی دختر نور یعنی خواهر هر چه هستی... عشق،صبر،مهر یا نور روزت مبارک ای عشق، ای صبر ،ای مهر ،ای نور
نور در کاسه مس ، چه نوازشها میریزد نردبان از سر دیوار بلند ، صبح را روی زمین میآرد ...
او چشم های مان را باز کرد، اما نور برای مان زیادی شدید بود. به همین دلیل تصمیم گرفتیم دوباره آن ها را ببندیم.
حتی طولانی ترین شب نیز با اولین تیغ درخشان نور به پایان میرسد،حتی اگر به بلندای یلدا باشد.بیدار و امیدوار باش خورشیدی در راه است. یلدا مبارک
دخترک از صبح خوشحال است و دف می زند، از روز ابری و غمگین دیروز رسیده به روز آفتابی و پر نور امروز بالاخره تمام شد