متن تاراج
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات تاراج
پاییز می رود
پائیز می رود که زمستان فرا رسد
کولاک برف و لحظه بوران فرا رسد
پائیز بسته بار خودش را که بعد از این
تاراج باغ و دشت و بیابان فرا رسد
تشویش گل به چهچه بلبل بهانه شد
تا روزگارِ دادن تاوان فرا رسد
حال و هوای...
پاییز که خیالم را می گیرد،
نگاهم به تاراج می رود!
چشم هایم ابری می شودوُ
دستِ بارانی شروع شده را رها می کند؛
تا برگ،
برگ،
به لرررر
زم!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
- تکدّر:
دوستت دارم
و همین اصل،،،
غمگین ترم می کند!
وقتی که،
نمی توانم چهار فصل جهان را
در آغوش تو آواز بخوانم!
حسادت می کنم وقتی
نسیمی زیرک
مو هایت را به بازی می گیرد!
آه
نارون بالا بلند من!
باور کن
از این همه خواستن،
--غمگین ام......
دنیا، تو هم بی شک به او،یک سرسپرده ای
چنگیز خون آشام صدها قلب مرده ای
تاراج بی شرمانه ات یادم نمی رود
عمری که از من بابت عشقی سترده ای
درکم نمی شوی چرا، ای چرخ لعنتی
دل را مگر تاوان عشق،از من نبُرده ای؟
□■
ای دل! فدایت...
در این روزها گریزانم از منی که
به تاراج می برد هستی خویش را
باید کفش هایم را در بیاورم
و پاورچین پاورچین
از خودم دور شوم
آنقدر دور که دیگر
نباشم ،
نبینم ،
نشنوم
زهرا غفران