متن تکست

متن شعر متن شعرنو متن تکست

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

کارآفرینی یعنی از بالای پرتگاه سقوط کنی و تا قبل از برخورد با زمین بتونی یه هواپیما بسازی......

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن دلنوشته متن تکست

عکس نوشته سانیا علی نژاد کارآفرینی یعنی از بالای پرتگاه

آره! من شیمی رو دوست داشتم، اما تا وقتی که مینشست بغلم، از غذایِ عروسی اکسیژن تعریف می کرد. به طرز آرایش کردن جیوه گیر می داد و بابت سخت گیری مندلیف غر می زد؛ اما دیگه اینکه خیال کرد مسئولیت هزینه هاش با منه و و جرم مولی ش رو هم من باید حساب کنم، باعث شد آخر سر قید همه چی رو بزنم...

متن شیمی متن دلنوشته متن تکست

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

قلب آدم شئ نیست. نمی شود دو تیکه اش کرد و هرکدام را دست کسی داد. قلب آدم مثل جسمش نیست؛ که هر روز پیش کسی باشد و عادت کند.
قلب مثل دست نیست که کنترلش کنی. که او را رام و مطیع خود کنی. قلب کسی را دوست نداشته باشد پس می زند. حتی نمی گذراد در آغوشش بگیری. حتی رنگ چشمانت را هم متوجه نمی شود.
قلب وقتی عاشق شود، سرکش و وحشی می شود. بیقرار می کوبد.
قلب ها و چشم ها. قلب ها و چشم ها داستان ها دارند. قلب ها و چشم ها دردهایی دارند که در اعماق قلب و ژر...

متن دلنوشته

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن قلب متن عاشقانه متن تکست

من دیگر خسته شده ام... وازده شده ام از مصیبت های پی درپی. پس می خواهم تیرِ نگاهم را از نیمه ی پُرِ غمزده ی لیوان بردارم و به همان دو سانتی متر نیمه ی خالیِ دلخوشی اش نگاه کنم....

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن تکست متن دلنوشته

عکس نوشته دل نوشت من دیگر خسته شده ام وازده ش

تجربه های اول همیشه تویِ ذهنت که نه ولی گوشه ای از قلبت میمونن، اولین عشق، اولین بوسه، اولین نفری که می کشی. من هنوز اون چهره ی رقت انگیز قدیمی م رو یادمه....

متن نوشته متن دلنوشته متن تکست

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

عکس نوشته سانیا علی نژاد تجربه های اول همیشه تویِ ذهنت

با واژه ها، با جوهر خودکار و با ذغال نرمِ مداد بر صفحه ی روزگار خواهم رقصید اما نه مثل قاصدک رها در باد...
مثل بلور های منجمدی که با وقار سطح پهناور دشت را می پوشانند و یا مثل دود یک سیگار که در خانه می پیچد و ردش روی گچ بری های سپید جا خوش میکند و از وجودش، از حضورش از بودنش ردپایی برای اهل خانه بر جای می گذارد....

متن دلنوشته

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن تکست متن رد پا متن دود سیگار متن واژه

دونستن حقیقت به عنوان یک دختر بهتر از کشف اون به عنوان یه زن 30 ساله ست... ....

متن خاص

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن نوشته متن دلنوشته متن تکست

عکس نوشته خاص دونستن حقیقت به عنوان یک دختر

آخرش میفهمی بی تفاوتی ضعیف ترین برخوردیه که میتونی داشته باشی. باید ذهنت رو باز تر کنی چون کلی انتخاب برای هر لحظه از زندگیت داری و اینکه متوجه ی این نکته بشی اوج پختگیه :)))...

متن نوشته متن دلنوشت متن نامه متن تکست متن ادبیات

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

عکس نوشته دل نوشت آخرش میفهمی بی تفاوتی ضعیف تری

وقتی مهاجر باشی تیکه ای از خودت رو برای همیشه جا میزاری... ....

متن نوشته کوتاه

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن تکست متن نوشته متن ادبیات متن مهاجر

عکس نوشته نوشته کوتاه وقتی مهاجر باشی تیکه ای از خود

مسئولیت من توی زندگی انگار اینه که عددای بزرگ و بزرگ تری بسازم. از تعداد ساندویچ هایی که میخوردم، مبلغ پولی که خرج می کردم و ساعت هایی که وقتم رو هدر میدادم....

متن نوشته کوتاه

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن نوشته متن تکست متن ادبیات متن بداهه

عکس نوشته نوشته کوتاه مسئولیت من توی زندگی انگار این

فکر میکنی بهترین دفاع حمله ست؟ بهترین دفاع عقب نشینیه احمق!...

متن خاص

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن تکست متن نوشته متن بداهه متن ادبیات

عکس نوشته خاص فکر میکنی بهترین دفاع حمله ست؟

معشوقه ی من گفته بود که لبم مهر صداقت دارد
بی خبر بودم که عجیب به حرومزاده گی عادت دارد :)...

متن تک بیتی

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن دلنوششته متن دل نوشت متن تکست متن شعر

عکس نوشته تک بیتی معشوقه ی من گفته بود که لبم مه

اگر روزی پرسند، تنهایی را شرح بده اینگونه خواهم گفت که تنهایی، دیاری آشوب زده است. در آن سرزمین نشاط در نزاع به سر می برد و هیچ گاه از جنگ خسته نمی شود. همان عارضه ای که به جان آدمی می افتد و آن را از پای درمی آورد.
تنهایی، دردی بسیار است. همچون باتلاق، اگر ادامه بیابد هرکسی که مبتلا به آن شود در عماق خود هلاک می کند و نمی گذارد رنگ خشنودی را ببینی. گویا مذابی جان سوز باشد، تمام وجودت را به آتش می کشد و می سوزاند.
تنهایی اگر از گذشته بماند، ...

متن دلنوشته متن نوشته متن تکست متن ادبیات متن تنهایی

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

نگاه خبیثش را بین افراد حاضر در ضیافت گرداند و روی یک نفر ثابت ماند؛ دختر انسان.
سفیدی بدنش در آن لباس سیاه بیشتر جلوه می کرد و حریص ترش کرده بود، رگ های مشخص گردنش دندان های نیشش را بیرون آورد بود؛ تحمل برایش سخت بود و او مجبور بود تا پایان مهمانی این وضعیت را تحمل کند.
چراغ های سرخ رنگ فضا را خوفناک تر کرده بودند و پرده های سیاه دور سالن مانع از ورود نور ماه به داخل می شدند. کاغذ دیواری، میز و صندلی ها، پارکت و حتی در ورودی هم سیاه رنگ بودند....

متن نوشته های خاص

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن نوشته متن دل نوشت متن ادبیات متن تکست

دردیست در دل که نمایان نتوان کرد؛ زخمی ست بر جان که درمان نتوان یافت.
نور از چشمان بی فروغم رخت بسته و امید تقلا می کند برای روییدن در میان شاخ و برگ زندگی ام.
تار و پود خیالم به هم گره کور خورده و خنده هایم رنگ باخته. انگشتان رویاهایم پینه بسته و آغوشم از بی کسی بوی کهنگی گرفته. کتاب زندگی ام چاشنی مرگ و تنهایی می دهد. قهرمان داستان هم زخمی ست و در گوشه ای خاک می خورد. در جنگل هایم آسمان همیشه ابری و سیاه است. شغال جانشین گرگ و گربه جانشین ش...

متن ادبیات متن نوشته متن تکست متن دلنوشت

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

رو به هر جانب که آرم؛ در نظر دارم تو را...
همانا که مجنون شده ام و لاغیر!
تو را می بینم هر گاه که بنگرم ستارگان را در آغوش فلک.
تو را نفس می کشم به هنگام جنون شب های مستانه ام.
در کوچه و خیابان این شهر آفت زده همواره با من همقدم هستی؛ حتی اگر مردم به ظاهر عالم و عاقل این شهر نفهمند.
تو با من طفل بزرگ می شوی و با من سفر می کنی. حتی اگر نفهمی؛ حتی اگر نبینی.
در قعر وجودم تو را می بوسم در حالی که تو در فکر لیلا خویشی.
می گویند گر تن بدهی کار ...

متن نوشته های خاص

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

متن نوشته متن تکست متن ادبیات متن نامه

شاید به ندرت کسی را یافتم که صادق باشد؛ مهر بیجا را دریغ کند، با مشت های حقیقت سمفونی مردگان باورهایم را بنوازد و این جنگ جهانی درونی را تمام کند؛ غافل از اینکه خود باید این معما را حل کنم!
به راستی که این کردار بیهوده مرا آزرده می کند، هر دم زیر دندان های افکار خویش خورد و خاکشیر شده، بلعیده می شوم، دگر بار در زمان استراحت جویده و سپس هضم می شوم و این نشخوار فکری جان مرا می گیرد و باز زنده می شوم.
مصیبت تلخ من میدان دادن به خویش و متهم کردن ...

متن دلنوشته متن ادبیات متن دل نوشته متن تکست

ارسال شده توسط
سانیا علی نژاد

بهار
خیابان ها را زیباتر کرده است
واژه ها را خوشحال خوشحال
آدم ها هم کیفشان کوک است
اما توچی؟
نیستی
و من همچنان چشم هایم را می بندم!
مهدیه باریکانی...

متن بهار متن کپشن متن تکست

ارسال شده توسط
دل نوشته های دختر تابستان

برگشتنت مدام هی به عقب برمیگردد عزیز
عقب تر از تو ،که رفتن ندارد عزیز
آمدم هی بهانه ها را پاسخ دادم
اما قلب و بهانه اش که جواب ندارد عزیز
مهدیه باریکانی...

متن شعر متن قلب متن تکست متن کپشن متن خاص

ارسال شده توسط
دل نوشته های دختر تابستان

ای تو ،تمام جهان من
راست بگو
قبل تو صبح روشن چه وهمی بود
که پرده ی سهمگین تاریک شب را کنار می زد؟

مهدیه باریکانی...

متن صبح متن روشن متن جهان متن تکست

ارسال شده توسط
دل نوشته های دختر تابستان

نمیدانم کدام درد بزرگتر است؛
دردی که آنرا بی پرده تحمل میکنی،
یا دردی که به خاطر ناراحت نکردن
کسی که دوستش داری
توی دلت می ریزی و تاب می آوری!...

متن دلنوشته کوتاه

ارسال شده توسط
Ho33ein17

متن دلنوشته متن تکست متن درد

ما از تاریکی هراسی نداریم.
از روشنایی می ترسیم؛
از حقیقت، فهمیدن، آگاه شدن...

- کتایون آتاکیشی زاده...

متن کتایون آتاکیشی‌زاده متن تکست متن ترس از آگاهی متن التماس تفکر

ارسال شده توسط
کتایون آتاکیشی زاده

بچه ها شما هم وسط خنده با دوستا،رقصیدن،سالاد درست کردن و فلان به این میرسین که اگه دردی که توی قلبتونه تموم نشه یه روز،چی؟
یه نصیحت از من برای تموم عمرت نگه دار
هیچوقت به خاطر ترس از آینده زمان حالت رو خراب نکن
یاسمن معین فر...

متن روانشناسی متن حرف دل متن تکست

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

چند سال دیگه یه چیزاییو با لبخند و خنده تعریف میکنی که واسه ثانیه ثانیش گریه کردی
گرفتی چی میگم که؟!
الکی به هر چیزی پر و بال نده،رد شو،
درسته سخته و درد داره اما میگذره
یاسمن معین فر...

متن نویسنده متن روانشناسی متن تکست

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

دل سپردم به خدا هر چه که او خواست، همان...

متن پروفایل

ارسال شده توسط
staram

متن خدا متن الله متن عکسنوشته خاص متن عکسنوشته متن تکست

هیچوقت به خاطر ترس از آینده
زمان حالتو خراب نکن
یاسمن معین فر...

متن نویسنده متن زمان حال متن روانشناسی متن تکست

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

میگم دیدی
گاهی اوقات که به گذشته نگاه میکنیم
تو ذهنمون میگیم
*وای من چه سمی بودم*
کاملا نشون دهنده اینه که هر چیزی تو یه دوره ای فقط جذابه
و بعد فراموش میشه
پس خودتو درگیر حواشی نکن
و از مسیر لذت ببر
یاسمن معین فر...

متن تکست متن نویسنده متن انگیزشی

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

نمیدانم چه شد که عشقت در دلم جوانه زد
اما گمان میکنم که چشمانت شروع این حادثه بود
یاسمن معین فر...

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

متن تکست متن عاشقانه

رسم روزگار را میبینی،
این مردمان
گاهی میشود غمگینمان کنند
گاهی هم شاد
در هر صورت باید خندید و گذشت کرد
میدانی چیست؟!
تمام کسانی که سعی می کنند به هر نحوی مانع پیشرفتمان شوند فقط ما را قوی تر از قبل خواهند ساخت
و این ثابت کننده قدرت درونی ماست که میتوانیم در هر زمان قهرمان و نجات دهنده خود باشیم
یاسمن معین فر...

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

متن دلنوشته متن تکست

هنر تنها عنصریست که همگان آن را به قشنگی درک میکنند و برایش ارزش ویژه ای قائل اند

یاسمن معین فر...

متن هنرمند متن تکست متن هنر

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

میدونی رفیق؟!
هر فردی در هر جایگاه و شغلی که هست،محترمه
پس در رفتار با آدمها محتاط ترعمل کن
تا شخصیت خودت زیر سوال نره
یاسمن معین فر...

متن تکست متن شخصیت متن روانشناسی

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

برای معشوقت همچون ژلوفن
آرام کننده جان باش
یاسمن معین فر...

متن عاشقانه متن تکست متن معشوق متن ژلوفن

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

تنها تتوی بدنم
حک زخماییه که به دلم زدن

یاسمن معین فر...

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

متن زخم متن تکست متن خاص

واسه بدخواهات مثل سقوط ازاد
جذاب و هیجان انگیز باش
یاسمن معین فر...

متن انگیزشی متن موفقیت متن تکست

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

میون این فیک بازار
خود واقعی بودن طلاست

یاسمن معین فر...

متن خاص

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

متن یاسمن معین فر متن تکست

دلمان سرشار از درد
و شانه هایمان خسته تر از آن است که این بار را به دوش بکشد

یاسمن معین فر...

متن تکست متن درد متن خسته

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

یه روزی میرسه که باید برای همیشه این دنیای فانی رو ترک کنیم
پس بیا تا اون موقع عاشقانه و خالصانه به خاطر خودمون و آرامش و حال خوب خودمون زندگی کنیم...

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

متن تکست متن حال خوب

هر حرف تو میشه بال پروازم
پس به خودت سخت نگیر...

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

متن تکست

بالاخره همه چی درست میشه
مشکلات تموم میشه
اونقدر دنبال چگونگی رسیدن و تموم شدن نباش رفیق
تو این راه هدفت مشخصه ولی مسیر رسیدنت ممکنه تغیرات زیادی به همراه داشته باشه
اینو یادت نره سخت تلاش کنی تا موفق بشی شیرینی آخر مسیره که این راه رو جذابتر میکنه...

متن هدف متن تلاش متن تکست متن دلنوشته

ارسال شده توسط
یاسمن معین فر

وقتی می گویم دوستت دارم
در زمستان گل می روید
پرنده ها به سوی لانه سازی می روند
هر وقت که بگویم
چه باصدای آهسته
یا فریاد بلند
کویر هم باران می گیرد
عهد ناصری هم باشد،به جای کالسکه ها ماشین به راه می اُفتد
پس می گویم
تا برگ رنگ و رو رفته ی درختان
آسمان کدر شهر
همه رنگ زندگی بگیرند
آری ،دوست داشتنت انقدر شور و شوق دارد
مهدیه باریکانی...

متن ادبیاتتاریخی متن عاشقانه متن تکست متن فوق العاده

ارسال شده توسط
دل نوشته های دختر تابستان

من ارزش سکوت را
ازگلدان پژمرده ی مادربزرگ آموختم
آن هنگام که می دانست دیر یا زود خشک می شود
اما طلب آب بیشتری نکرد
تا گلدانش را به یک کاکتوس ندهند...

متن سارا ولی نژاد

ارسال شده توسط
سارا ولی نژاد/شاعر،نویسنده،سناریو نویس

متن تکست متن عاشقانه متن سکوت متن گلدان متن کاکتوس

به من گفت: عشق تورا, روی موهایم می بیند
آیینه ی دیوار اتاقم......

متن سارا ولی نژاد

ارسال شده توسط
سارا ولی نژاد/شاعر،نویسنده،سناریو نویس

متن شعر متن عاشقانه متن تکست

همه مان کسی را در زندگی داریم
که هر چقدر دور باشد،
فکر کردن به اش،
تداعی گر حضور و بودنش کنارمان است.
انگار که اصلا دور نیست و دقیقا اینجاست،
کنارمان،
شانه به شانه مان.
کافی ست به خود بیاییم،
می بینیم اینجاست.
درست در میان قلب!.
همینقدر قریب..
همینقدر نزدیک......

متن مهسا مقدمیان

ارسال شده توسط
.مَه نویس.

متن زندگی متن قلب متن نزدیک متن تکست

دلم برای تو که تنگ میشود به دیدنت پناه می آورم
اگر دلم برای کسی تنگ شود که دور است ، به عکس و ویس هایش...
و اگر دلم برای خودم تنگ شود
به کسی پناه میبرم که مرا با تمام وجودش دوست دارد...
تمام وجودش... تمام وجودم!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...

متن غریق متن کسی که مرا با تمام وجود دوست دارد متن تکست

ارسال شده توسط
کتایون آتاکیشی زاده

*در را باز میکنم
میروم داخل کوچه
منتظرم میشوم عابری مسیرش را به داخل کوچه ما بی اندازد
بعد میروم جلویش را می گیرم و می پرسم :« ببخشید... شما اتفاقی وارد این کوچه شدید؟!»
عابر دستی داخل موهایش می کشد و نگاه متعجبش را به چشمانم می دوزد :« متوجه منظورتون نمیشم»
در حالی که نگاهی به سر کوچه می اندازم دوباره تکرار می کنم :« این کوچه خیلی خلوت است... بن بست نیست اما کمتر کسی وارد اینجا میشود... میخواهم بدانم شما چرا اینجایید؟!»
عابر در حالی...

متن غریق متن تکست متن بهترین

ارسال شده توسط
کتایون آتاکیشی زاده

تا حالا برای کنترل بغضتان در جمع به خوردن خوراکی متوصل شده اید؟!
امتحان کرده اید ببینید حتی خوراکی مورد علاقه تان با طعم بغض ، مزه زهر میدهد؟!
و آنقدر تلخ است که هر موقع جایی امتحانش کنید ، به یاد بغض آن شب می افتید!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...

متن غریق متن بغض میان جمع متن غمگین متن تکست

ارسال شده توسط
کتایون آتاکیشی زاده

منم و خانه ای سرشار از عطر تو
قاب عکس های خاک گرفته ات
پنجره ای که دیگر باز نمیشود و شومینه ای که گرم نخواهد کرد و صدای قدم هایی که نزدیک نمیشود و سرمای خاطراتی که از لباس گرم عبور میکند و...
جای خالی تو!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...

متن غریق متن جای خالی متن تکست متن غمگین متن دلتنگی

ارسال شده توسط
کتایون آتاکیشی زاده

به مثال ماه میشوی
دور از من
اما... تنها نه • ͡•

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...

متن ماه متن تنها متن غریق متن تکست

ارسال شده توسط
کتایون آتاکیشی زاده

صبح ها زمستان
و ظهر ها تابستان
و شب هایم پاییزی ست...
صبح ها در انتظار گرمای حضورت
ظهر ها کسل و ناامید
و شب ها عجیب دلتنگم...!

نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...

متن غریق متن فصل ها متن تکست متن دلتنگ

ارسال شده توسط
کتایون آتاکیشی زاده