متن ناجی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ناجی
هر بار به تو فکر می کنم
پرنده ای ازخیال من به
سرزمین تو کوچ می کند
ای ناجی، دوباره در من
طلوع کن تا سبز شوم
اینجا ناله ی بی تاب پیچک ها
در دستان خسته ی تب دار جا مانده
ودر این ازدحام دلتنگی سخت
بیزار و دلگیرم...
باز هم، بویِ پاییز
باز، آبانِ غم انگیز
شده از جای جایِ جانِ من سَر ریز
آه ای ناجی؛ مرگ
جامِ شیرینت را در خُمِ جانم ریز
شیما رحمانی
الهی
نام ویادتو
نوازشگرم
در پیله تنهایی
و رهایی از غلاف غصه هاست
تنها وتنها دستان اعجاز تو
فرجام قصه های پرغصه ام خواهد بود،
همانا فقط دستان غیبی تو
ناجی ام
در ماتم و بینوایی است
مجموعه نجوای دل
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
@mhediebrahimpoor
من هر روز با او صحبت میکنم
در پشت میزی زیبا در کافه ای قدیمی
من غزل میشوم او شور میشود
من غرق می شوم او ناجی می شود
من مات می شوم او مبهوت می شود
من درد او درمان
او سرد می شود من گرما
من حرف می...