متن کودکان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کودکان
کودکان در باغچه ای
که خاکش از خاطرات ماست
تخم رؤیا می کارند
اما ریشه ها
از سنگ فرش خیابان ها سر در می آورند
با دستان کوچکشان
بر آسمان کاغذی
ابرهایی از گچ می کشند
بارانی که می بارد
شور اشک های دیروز است
لبخندهایشان
مانند بادبادکی ست
که...
در میان شب های بی انتها
که صدای جنگ،
در گوشِ تاریخِ خسته
طنین می افکند،
سکوتی بلند
به انتظارِ فراموشی نشسته است.
آدمی،
کودکی در آغوش جهان،
گم شده در جاده های خون زده،
به دنبال نانی که طعمِ گرسنگی ندهد،
و آبی که رنگ اشک نباشد.
آیا امید...
از آسمان
ح
ر
ف
می بارد
و کودکانِ الفبا
در معصومیّتی بلیغ
آدم حرفی را می حرفند...
راستی!
ما کِی انقدر شعر شدیم !؟
«آرمان پرناک»
لوله ی تفنگ ها را گلدان خواهم کرد،
خاکسترهای بجای مانده از جنگ ها را
برای کودکان سرزمینم
به جوهر تبدیل خواهم کرد،
تا در دفترهایشان مشق کنند.
شعر: سوران ندار
ترجمه: زانا کوردستانی
عمیقاً متاسفم برای همه ی آدمایی که
انسانیت را به شهوتشان فروخته اند...
کاش آوارگی، برهنگی، پریشانی و... را درمیان همه انسانها به مساوا تقسیم میکردند
تا همه ی مردم احساس سرخوردگی، درد، عشق، و.... را درمیان خودشان تشخیص داده و درک میکردند.
من از آینده ی این آدمیان میترسم...