بیو عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو عاشقانه
تو را جایی دیده ام
در آینه وقتی نگاهم می کرد
در قاب خالی پنجره
هنگام نور افشانی ماه
در شادی گنجشگان صبح
وقتی در جوی آب بازی می کردند
از کتابی که می خواندم
آهنگی شنیدم
در خانه ی تو نشستم
چای از دست تو نوشیدم
چشمانی لبخند می...
🌷🌷🌷
کجا رفتی کجا ای یار جانی
که رو گردانی و نامهربانی
مگر ابروی من محراب تو نیست
چرا سویم نمازت را نخوانی
شهناز یکتا
من تموم آشوب های این دنیام و تو تموم آرامش های ممکن این جهان هستی،من تموم جنگ های پی در پی و تو تموم آتش بس های ممکن این دنیایی، من تموم بارون های پاییزم و تو تموم رنگین کمون های روزهای بهاری..من تموم قهوه های تلخ کافه های جهانم...
سرودهای عشق
به لب های پر از عشق می آیند
سوختن را
نفس کشیدیم
از اتاق رو به آفتاب
گل آفتابگردانیم
با گلوی خاکستری
با آخرین کام از لب های اندوه
رو به سوی بوسه های سرخ
سر می گردانیم
.........
فیروزه سمیعی
من روی تو را یار به نزدیک ندیدم
از گوشی همراه صدای تو شنیدم
لرزید دل آن لحظه که خندیدی و گفتی
دنیای منی ای گل شب بوی سفیدم
شهناز یکتا
قلبت را سیاه نکن
قدرش را بدان
کسی جز او به یادت نیست......
گناه تو نگاهی است که ایمانِ قلبم را فرو می ریزد🌱🌊...
دو چشمان خمارم خانه ی تو
وجود نازکم کاشانه ی تو
در آغوشم بگیر ای نازنینم
لبان سرخ من میخانه ی تو
شهناز یکتا
کاش می شد روی ماهت را ببینم
در کنارت روز و ساعت ها نشینم
کاشکی در برکه ی سبز نگاهت
بنگرم تصویر خود را نازنینم
شهناز یکتا
تو مرا از یاد خواهی برد
آنچنان که جاده مسافرانش را
دردها
اشک ها
عشق را
از یاد خواهی برد
هر چند
نام تو را بارها
در ناخودآگاه حافظه ام خوانده ام
تو می روی
بی آنکه برگردی
و فراموش خواهی کرد
در کدام شب
تو را بوسیده ام......
......فیروزه...
حالا کافیست زمین پوست بیندازد
تاجوانه ای بروید به وسعت فردا
و هر بلوط به استقبال باد برود
مریم گمار
۱۴۰۲/۵/۷
آنقدر ماهی که می خواهم هر روز و شب به دورت بگردم😍♥
قلب من دیگر به لب هایت ندارد اشتیاق
تا به کی در زیر تیغت جان سپارم با فراق
گر چه از هجران تو جان در تنم پر می زند
مثل جای خالی عکست به دیوار اتاق
در دلم دارم هزاران آرزو هر شب که باز
یاد من از خاطرت افتد...
برای درخت کافی بود سایه داشته باشد
و برای سایه همین بس که دیواری
برای دیوار پنجره ای
و برای پنجره گلدانی
و برای گلدان
چشمانی که او را بشنود
چشمانی که نشنید
گلدان پژمرد
پنجره بسته
دیوار آوار شد
سایه مُرد
و درخت خشک شد
ببین
چشمانی جان می...
سلام از مطلع آفتاب
تا ادامه ی پرواز در انتهای زمین
وقتی خورشید عاشق می شود
بر راهزنی ماه
دنیا سمفونی عاشقانه هاست
در یک بیدار باش....
..... فیروزه سمیعی
تماشاگه رازست چشمه سار خورشیدت...
من شب تاریک چشم به راه طلوع توام...
..... فیروزه سمیعی
دریای چشمانت عجب دنیای زیباییست
با تو جهنم هم برایم جای زیباییست!
هرشب خیالاتم برای بودن با تو
خودرا به رویامیزنند،رویای زیباییست
لب تر کنی جام شکر در آب می غلتد
لبهای شیرنت عجب حلوای زیباییست
هر مژه ی چشمان تو صد جلد قانون است
هر تار از موهای تو...