متن حسن سهرابی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حسن سهرابی
عشق همان هندسهٔ ساده هستی است که در ضرب زمان گم شده است.
کاش اُستاد تفریق کند از دل ما غصه و غم را
حسن سهرابی
چشمان شب پر از خون شد
از سوز زمستان مرموز
از هجوم فتنه های عالم جانسوز
از ورود کلاغ های آمده در نیمروز
از روال کفتارهای آتش افروز
چشمان شب پر از خون شد
از بیگناهی اجساد آمده از گور
از مهربانی جلادهای آمده از دور
از چشم براهی مردان...
چشمان شب پر از خون شد
از سوز زمستان مرموز
از هجوم فتنه های عالم جانسوز
از ورود کلاغ های آمده در نیمروز
از روال کفتارهای آتش افروز
چشمان شب پر از خون شد
از بیگناهی اجساد آمده از گور
از مهربانی جلادهای آمده از دور
از چشم براهی مردان...
موسیقی نگاهت چون آتشی است در دل
آتشفشان جانم در دستگاه شور است
زیبای ناپیدای من,
حسن سهرابی
زیبای ناپیدای من
کاش, که دل در گوشه چشمان تو آرام
بگیرد
با اینهمه آشوب در این دام بمیرد
حسن سهرابی
در این فریاد و شیدایی
هوایم پر ز تزویر است
کنون باز آی تو ای جانا
که قلبم گیر زنجیر است
حسن سهرابی
عبور
از اینهمه ظلمت عبور باید کرد
از اتش وحشت عبور باید کرد
در میان کوچه های سرد روزگار
با اینهمه حسرت عبور باید کرد
حسن سهرابی
آسمان ابی
پرده یکرنگ آغازین شورش نافرجام ابرهاست
در سرزمین لاله های واژگون خیالم.
حسن سهرابی
گاهی می شود صدای سکوت را از فرسنگها دورتر شنید.
در میان انبوه فریادهای
بیشمار زبانهای بی بند و بار.
حسن سهرابی
عشق همان هندسهٔ ساده هستی است که در ضرب زمان گم شده است.
کاش اُستاد تفریق کند از دل ما غصه و غم را
حسن سهرابی
میانِ قلب و جانهامان،همیشه بیصدا غم بود
د این اَفیونِ دوران و در این دنیای پُر کینه
صراط المستقیم ما ،به سمت کربلا خم بود
حسن سهرابی
Instagram.com/sohrabipoem
حرفهای باران
ای یار من دلدارمن با شعر من
در این غزل اسرار دنیا را بگو
اندوه یاران را بگو
با اندکی تفسیر آن
حرفهای باران را بگو.
اندوه آن مردان میدان را بگو.
ای یار من دلدار من
اشکی ببار از آسمان
شاید بشوید خانه را
این عاشق دیوانه...
رفته بر باد
در میان موج دریا
آب جویم رفته بر باد
با وجود دشت غمها
آرزویم رفته بر باد
در میان این هیاهو
غافل از اسرار دنیا
دیگر آن آوای فریاد
در گلویم رفته بر باد
Instagram.com/sohrabipoem