زیبایی به معنای داشتن صورت زیبا نیست. بلکه به معنای داشتن ذهن، قلب و روح زیبا است.
تو از فصل پاییز زیبا تری من از فصل پاییز تنهاترم
گاهی باید رها کرد /باید نداشت/ باید نخواست / باید گریخت از انتظاراتی که آدم را پیر میکند و دردهایی که آدم را شکسته می کند...
عاشقت بودم ولی ناجور سوزاندی مرا نقره داغش میکنم دل را اگر یادت کند
آشکارا نهان کنم تا چند؟ دوست میدارمت به بانگ بلند
عزیزم چه زیبا اجرا میکنی خط به خط تمام گفته هایم را خواسته هایم را هه !!!!! اما برای دیگری!
ﺑﻮﯼ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺁﻣﺪ ! ﺑﺎﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ﻧﮑﻨﺪ ﺑﺎﺯ ﭘﺪﺭ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺍﺳﺖ؟ ﻧﮑﻨﺪ ﺑﺎﺯ ﺩﻟﺶ …... ﭘﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﻪ ﯾﮏ ﻃﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺯﯾﺮ ﺁﻭﺍﺭ ﻏﺮﻭﺭﺵ ﻣﺪﻓﻮﻥ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻋﺪﻝ ﮐﺠﺎﺳﺖ … ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻣﺰﻩ ﻓﻘﺮ ﻓﻘﻂ ﻭﺳﻂ ﺳﻔﺮﻩ...
مهربان باش شاید فردایی نباشد
پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه می میرد/ و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد...
با تو خواهم ماند. با تو خواهم خواند. و تو را در بهت آفتابی ات خواهم بوسید اگر ابرها بگذارند...!
* دوستت دارم* مثل اولین حس گرم لمس دستانت همانقدر آرام... همانقدر شرمگین... و همانقدر پر شور... من تو را تا به ابد همانقدر بی نظیر دوست خواهم داشت...
می خواستم پر واکنی در من آبی ندیدی آسمانم را ...
مردم همه از خواب و من از فکر تو مست
بازکرد/دکمه هایشرا ماه/درون شب گم شدیم
ما را به دعا کاش فراموش نسازند
رفتیم و داغ دل ما به دل روزگار ؟ هه! رفتیم و داغ دل ما به هیچ کس نماند
آدمهای تمام شده را دیگر از نو شروع نکن... نه آنها مثل قبل خواهند بود نه تو ... نه حتی رابطه تان
گاهی فراموشش بکن گاهی به دور از هر خیال مقصد کجا...؟یا کیستی...؟گاهی بخند و بیخیال
سطح توقعم رو از بقیه آوردم پایین به جاش سطح تحملم رو بردم بالا
تو مثل باران هستی بارانی که به زندگی کویری من جان بخشید
دلم در دست او گیر است، خودم از دست او دلگیر عجب دنیای بیرحمی، دلم گیر است و دلگیرم
خوشا سکوت؛ فنجان قهوه، میز. خوشا نشستن چون مرغ دریایی به تنهایی که بر چوبکی بال می گشاید
نه از سرم می افتی نه از چشمم کجای دلم نشسته ای که جایت اینقدر امن است
افکارت را زیبا کن. زندگی به اندازه فکرهای تو زیبا میشود.