شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
ره صبر چون گزینم، من دل به باد دادهکه به هیچ وجه جانم، نکند قرار بیتو...
.در دل بینوای منعشق تو چنگ می زندشوق، به اوج می رسدصبر فرود می کند ......
صبر، عنصر اصلی موفقیت است....
روزه ی امروز من هم وقت افطار ش رسیدانتهای روزه ی صبر م ز افطار ت کی است؟....
عطسه هایم عرصه ی پاییز را پر کرده استحرف رفتن می زنی هی صبر می آید فقط...
ولی هرکی یه صبری داره، صبرش تموم شه،خسته شه میره حالا هرچقدم که عاشق باشه...
«عشق» روح است، پس از مرگ، نمیفرسایدعشق، سلطان جهان است -که میفرمایدعشق مانند کلیدی ست که در یک لحظهمیتواند در قلب همه را بگشاید!او نگهبان جهان است، حواسش جمع است!مثل چشمی ست که دارد همه را میپاید!هرکه پرسید که : «عاشق شده ای در عمرت»؟نکنی یک ذره تردید و نگویی «شاید»! همه ی زندگی ات در به در عشق نشو!تو اگر صبر کنی، «عشق» خودش می آید...
صبر و شکیبایی، کلید اصلی در هر موقعیتی است....
به صبر اعتماد کن...عدم قطعیت را با آغوش باز پذیرا باش.. از زیبایی انتظار لذت ببر...وقتی هیچ چیز قطعی نیست، پس همه چیز ممکن است......
تکلیفم را روشن کن...به صبر آمدنت بنشینم یا به تحمل نیامدنت؟...
جدایی صبر میخواهد،نه من دارم نه تو دارینه من مانندِ مجنونم،نه تو مانند لیلایی...
"در هند: اگر شوهر خود را فیل چاق بنامید، می تواند از شما طلاق بگیرد"- اینجا از خرس گنده و نر خر تا راسو میگن ولی خب مهریه صبرو زیاد میکنه ...
جانم به لب آمد!عجب صبری تو داری؛ وقتِ دیدارکو شانه ات؟دیوانه ات مانده میانِ بغض و رگبارچون آخرش عاشق؛ سرش یک شانه می خواهد نه دیوارتو ماه پیشانی؛ چرا در آسمانم نیستی؟...
یک روز می آییکه من دیگر دچارت نیستماز صبر ویرانم ولیچشم انتظارت نیستم......
عشق یعنی مادرصبر یعنی یک زنمهر یعنی دخترنور یعنی خواهرهر چه هستی...عشق،صبر،مهر یا نورروزت مبارک ای عشق، ای صبر ،ای مهر ،ای نور...
مادرم برای عشق بی شرطت، صبر با ارزشت، گرمای فوقالعادهات و حمایت بیپایانت ممنونم. تو فرشته منی مادرم. روزت مبارک...
من از تبار بهمن ماهمکه آسمان دلش پر از ابرهای مهربانیستو از سقف آسمانش ترانہ ترانہ احساس میباردمن زاده زمستانمعجین شده ام با برف و سرمازنده به سکوت و زاده صبرکہ قرار بستہ ام زین پس زیر آن سپیدار بلندروی آن تپه ی سرد و خاموش جور دیگری زندگی کنمبا احساس اما پر غرورآرام اما سردمحڪم اما پر امید ….من بانوی بهمن ماهم...
رسیدن به تو هرچقدر هم که سخت باشه و طول بکشه، من صبر میکنم...چون این عشق ارزشِ موندن رو داره...!...
مادر نوشته میشود اما..عشق خوانده میشود.صبر خوانده میشود.محبت خوانده میشود.و دلیلی برای ادامه ی زندگی خوانده میشود.مادر نوشته میشود.و تو میتوانی با همین کلمه ی چهار حرفی زندگی را معنا کنی.....
ای صبا حالِ جگر گوشهٔ ما چیست بگودرد ما را به جز از صبر دوا چیست بگو...
بر عشق تواَم نه صبر پیداست نه دل بی روی تواَم نه عقل برجاست نه دل این غم که مراست کوه قافست نه غم ...این دل که تو راست سنگ خاراست نه دل...
خدا کند یک اتفاق خوب بیافتد وسط زندگی مان آری همین جاوسط بی حوصلگی های روزانه مان، نگرانی های شبانهوسط زخم های دلمانآنجا که زندگی را هیچ وقت زندگی نکردیمیک اتفاق خوب بیافتدانقدر خوب که خاطرات سالها جنگیدن و خواستن و نرسیدناز یادمان برودآنگونه که یک اتفاق خوب همین الان، همین ساعت همین حالا از پشت کوه های صبرمان طلوع کند طلوعی که غروبشغروب همه ی غصه هایمان باشدبرای همیشه......
هنوز دیر نیست؛هنوز صبرِ من به قامتِ بلندِ آرزوست ......
مُحکم وقوی باش..روزهای خوب خواهند آمد...باز میشه این درصبح میشه این شب صبر داشته باش.......
گذشت میکنم تا آسایش داشته باشمبه فراموشی میسپارم تا لبخند بزنمسکوت میکنم تا با کسی بحث وجدل نکنمچشم پوشی میکنمچون هیچ چیز ارزش ناراحت شدن نداردصبر میکنم چون بینهایت به خدا امیدوارم...
یک روز میآیی که من دیگر دچارت نیستماز صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم...
من صبر میکنم تا آدمها خودشانارزش و لیاقتشان را در زندگی ام تعیین کنند......
به رسم صبر باید مرد آهش را نگه دارد اگر مرد استبغض گاه گاهش را نگه دارد...!...
جانم باشنوشدارو بعد مرگ فایده نداره جانم باشرخ نمایان کن و این ماه شب تابانم باشجانم باشداد از دلبیقرارت شدم ای فریاد از دلصبر من رفته دگر برباد از دلداد از دلداد از دل......
فقط برای تو ساکتم نه این که فراموشت کرده باشم صبر کرده ام ببینم توهم دلتنگ می شوی ؟....
معلول...فردی که به اطرافیانش درس صبر و استقامت آموزش میدهد.روز جهانی معلولان گرامی باد...
فراموش کردنِهیچ کس سخت نیست!کافی ست کمی صبر کنی...آدم ها؛خودشان ثابت میکنند؛که لایقِ فراموشی اند... .....
آنقَدَر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شدکاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد تیر دیوانه شد ، مرداد هم از شهر رفتاز غمت ، شهریور بیچاره حلق آویز شد...
دل داشتیم ، دادیمجان بود،عرضه کردیمچیزی که یار خواهدصبر است و ما نداریم......
…خدایا……هزار هزار مرتبہ شڪر…برایِ عزیزانی ڪہ دارم…برایِ جایی ڪہ هستم…و برایِ همۂ الطافت شڪر………فقط ڪمی حالِ خوب وڪمی صبر………تا قدرِ داشتہ هایم را بدانم ویادِ نداشتہ هایم هم نباشم...
ای مرگ! بیا که زندگی کشت مرامن کاسه ی صبری ام، که لبریز شده...
خدا صبری بده به قلبی که ،چیزی رو میخواد و نمیشه ....
امروز یکی زنگ زد.. در رو باز کردم نذری آورده بود... کاسه رو گرفتم گفتم دمت گرم داداش قبول باشه... صبر نکرد کاسه رو بدم.. جیغ میزدو به سمت خونشون می دویدو میگفت... مااااماااااان چرا نمیزاری این سیبیلامو بند بندازم...
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنمو اندر این کار دل خویش به دریا فکنماز دل تنگ گنهکار برآرم آهیکآتش اندر گنه آدم و حوا فکنممایه خوشدلی آن جاست که دلدار آن جاستمیکنم جهد که خود را مگر آن جا فکنمبگشا بند قبا ای مه خورشیدکلاهتا چو زلفت سر سودازده در پا فکنمخوردهام تیر فلک باده بده تا سرمستعقده دربند کمر ترکش جوزا فکنمجرعه جام بر این تخت روان افشانمغلغل چنگ در این گنبد مینا فکنمحافظا تکیه بر ایام چو سهو...
تامی خواهم از تو دل بکنمصیر می آید!چقدر این عطسه های پاییزی را دوست دارم...
من صبورم اما !آه...این بغض گرانصبر چه میداند چیست......
خدایاامشب از توصبر میخواهمبه ما بیاموز در هرشرایطی بدانیمتو از همه مهربانتریو هر آنچهبرایمان رقم میخوردجز خیر و مصلحتمان نیست...
خدا هیچ وقت * دیر * نمی کنههر چیزی رو تو زمان درستش بهت میدهکمی صبر داشته باش!...
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شدکاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد...
برای رسیدن زمان مناسب صبر نکنزمان برای تو صبر نمیکنه...
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیستپرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیستگفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیسترفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت بگذار بسوزند دل من مساله ای نیست...
نیست رنگی که بگوید با مناندکی صبر ، سحر نزدیک استهر دم این بانگ ، بر آرم از دلوای! این شب چقدر تاریک است...
تو از ایّوب می گویی کهصبرش آن چنان بودَستپُر از بیتابیَم امّاتو از من تاب می خواهیکنارت هستم و عاشق،نفسهایم همه اُمّیدمرا رفته، مرا مُرده،مرا در قاب می خواهی؟...