متن غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غمگین
یه زمانی سردرگمیم این بود دوسم داری یا نه
الان سردرگمیم اینه من دوست دارم یانه
میترسم از اینکه بیای و من نخوامت
تو تنها کسی هستی ک منو میفهمی دوس ندارم از دستت بدم
توی این شرایط سخت دوس داشتم کنارم باشی
ولی بهم ثابت شده
توی بدترین حال...
هیچ می دانی
بهاری بودم و گشتم خزان
ای که بودی مهربان
با دلم نامهربان!
روزهایم سردِ سرد
لحظه هایم پر ز درد
سایه های تیره از دلواپسی
در کمین خنده ها
سهم من این غم نبود
دل پر از ناگفته ها
چون اسیری در پی آزادی است
این دلی...
عاشق یکی شده ام ک مرا ما نمیداند
عاشق یکی شده ام ک از عشق نمیداند
عاشق یکی شده ام ک مرا بی من کرد
عاشق یکی شده ام ک عاشقی را نابلد بود
عاشق یکی شده ام ک اتش زد به قلبم
عاشی یکی شده ام ک فریاد سکوت...
رها شده ام،میان این دنیاهای موازی
میان کالبد های توخالی به نام انسان
میان این،خون ها و جنگ های پی در پی
رها میان چرخش های برعکس ساعت
درمیان دلم سردی های غم لانه کرده...
آتشی به پاشده واین سردخانه راویرانه کرده...
نمی چکد اشک ازخشکانه دیده گانم ولی...
خون گریه های قلب خود را میهمان عقده های زمانه کرده...
خدایا به یادآر پوچی مستانه ام...
که ظلمت، مرا پاگیر این میخانه کرده...
ناسپاسی نیست ولی نامهربانی هایت......
در این شب های غمگین، به چه بهانه ای بیدار می مانید؟!
پنجره ای که رو به ستاره ها باز نمی شود ببندید.
چراغ هایی که زیر نورشان لبخندی دیده؛ و ابیات عاشقانه ای سروده نمی شود، خاموش کنید.
تلفن همراهی که در آن پیامی از همراهتان ندارید، کنار بگذارید....
مدتهاست
دلم را
به خاک بی مهریت
سپرده ای
که هر پنج شنبه
نبودنت
فاتحه خوان دلم می شود
و گل خاطره ات را
پر پر می کند
بر مزار دوست داشتنت
-بادصبا
صدایست به آرامی چکه ی قطره
ولیکن آن صدا در جهان پخش شده!
صدای چیست؟صدای آرشه ای بر سیم؟
یا صدای چنگی ست بر چنگ؟
دقیق تر میشوم در دل نهان کوه،درغار
صدایی هی میشود تکرار!!
هی تکرار هی تکرار...!
ناله سوزاننده تر از خورشید!!!
می نالد همچون طفل جدا...
میخوام جوری سکوت کنم که فراصوت فریادم رو فقط مورچه ها بشنوند
سبز بودم ؛
وزش سرد تو پاییزم کرد!
ارس آرامی
پارادوکس یعنی
شب تا صبح خواب آمدنت را دیده باشم
اما صبح که از خواب بیدار میشوم جای خالی ات احساس شود
آبان ماه است و سرما رایج و هیچکس نمیداند گرفتگی صدایم و ورم چشم هایم از سرما خوردگی الکی ام نیست
از بغضیست که شبانه سر باز می کند و بارانی می شود بر خزان رخسارم
می دانم که بعد از من
اتفاق خاصی نخواهد افتاد...
فقط هیچ مردی اینگونه بیمار گونه
آوای طنین انداز صدایت را
در زندگی اش جا نمی گذارد...
بعد از من هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد.
فقط...
هیچ کسی شاعرانه های تو را اینگونه زندگی نخواهد کرد.
بعد از من اما......