صدای گام هایی کوچک به گوش می رسد؛ صدای شکفتن و جوانه زدن، صدای رویش و رُستن، صدای پای بهار، صدای پای مدرسه می آید. بهار دانش مبارک
مدرسه، فرصت بزرگ فهمیدن است که در آن، روح قد می کشد و بزرگ می شود. بهار دانش مبارک
آغاز سال تحصیلی، آغاز سفر در مسیر دانستن و فهمیدن، تا مقصد بزرگ شدن، بر دانش آموزان عزیز مبارک!
همه احساس ها بهاری است. مهر، سمفونی قشنگی از محبت را در مدرسه می نوازد که طبیعت، شیفته شنیدن آن است. نگاه کن؛ در گوشه و کنار حیاط، معصومانه ترین برگ های دوستی ورق می خورد. امروز، سرنوشتی از شور و شوق، در مدرسه رقم زده می شود. امروز، جشن...
باز شدن غنچه های مهر، خزان را به دست فراموشی می سپارد.
کاش همیشه دانش آموز بمانیم! کاش هر سال، اول مهر که میشود، همینطور هیجان زده، منتظر صدای زنگ آغاز سال تحصیلی جدید، در پوست خودمان نگنجیم. کاش قدر معلم های صمیمی را بیشتر بدانیم!
آغاز رژه منظم کیف ها سر صف های صبحگاهی که میروند به سمت باغ دانایی.
روز هیاهوی دانش آموزان شاد … روز معلم های صبور و مهربان … روز ناظم های دلسوز و مدیرهای دوست داشتنی … روزی که باز فراش پرتلاش، میرود به جنگ هر چه غبار.
باز می آید صدای مدرسه بانگ شادی هوی و های مدرسه مرغ دل پر می زند از اشتیاق در هوای با صفای مدرسه
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی؟ حالا ما که دوستیم، فردا سر صف میبینمت !!
حلول ماه مهر ماه اتمام خوابهای رویایی شب بیداری های طولانی بخور بخواب و بیکاری گشت و گزار و عیاشی بر شما خجستگان عزیزتر از جان ، تبریک و تسلیت باد
مهر که می آید، پاییز آغاز می شود. برگ های درختان که شروع به ریزش می کنند، شکوفه های لبخند کودکان، یکی یکی گل می دهند. در فضای کلاس ها تخته سیاه ها، چشم انتظارند تا دوباره سراپا پر شوند از عطر لبخندهای هم شاگردی ها. کلمات مهربان، بی تابند...
بوی مهر، بوی مهربانی، بوی لبخند، بوی درس و مدرسه و شوق کودکانه در پیاده روها، بوی نمره های بیست، بوی دفتر حساب و مشق های ناتمام، بوی دوستی و مهر و محبت است…
بی قرار توام که لبخندت اول مهر و آخر مهر است
باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازی های راه مدرسه بوی ماه مهر / ماه مهربان بوی خورشید پگاه مدرسه
هم قسم شدیم به معراج عشق سفر کنیم آنجا که نور مهربانی نوید رقص پروانه ها باشد با مهر حضور خویش درخشش محفل ما باشید…
محفلی ساختهایم روشن از پرتو مهر سایبانش گل سرخ بیریا همچو سپهر ما در این محفل انس، در عبادتکده نورانی خود شوق روحانی دیدار تو در دل داریم
قلب من و تو را پیوند جاودانه مهری است در نهان پیوند جاودانه ما ناگسسته باد تا آخرین دم از نفس واپسین ما این مهر بسته باد
خدا هدیه ای به آدم داد و مهر حوا را به دل او انداخت باید آسمان را آذین می بست ستاره ها را برق می انداخت خدا لبخند زد تنهایی فقط زیبنده خودش بود! در جشن پیوند آسمانیمان، همه فرشته ها دعوت دارند!
شهریور این ته تغاری تابستان چمدان به دست آماده ی رفتن می شود جای رد پایش را فصل خزان با برگ های رنگین می پوشاند این پاییز است که با مهر به بدرقه ی تابستان می رود...
عشق یعنی در تو من معنا شوم عشق یعنی با تو من دریا شوم عشق یعنی قطره ای بر گل نشست عشق یعنی مهر تو بر دل نشست عشق یعنی سیب سرخ انتظار عشق یعنی بی تو ، من امری محال عشق یعنی یک سبد بوی بهار عشق یعنی بیقرار...
قلب تو پناه مهر پاک منست، وین سینه پناه مهربانی تو. ای شاخه ی سبز مهر ، خسته مباد گلهای سپید شادمانی تو. از بوی بنفشگان گیسوی تو، پرواز پرستوان سرکش یاد، پروای شکیب آهوان گریز، سرشاری تاک و میگساری باد. تو آینة سپید بخت منی، مهر تو گواه بختیاری...
دل بسته ام به پاییز. شاید٬ دوباره٬ سر ِ مهر بیایی !!!
بوی پاییز می آید! بوی تو، بوی من٬ بوی عشق! مستی های پنهان٬ بوی باران٬ بوی آرزو، بوی مهر می آید!