سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
زندگی بی تو جهنم ست و با تو بهشت!از این روست که باورم شده است،بعد از مرگ دنیایی دیگری نیست که بروم.شعر: هیوا قادربرگردان به فارسی: زانا کوردستانی...
پاریس هم که باشمبی تو، اکبرآباد سفلی ست!خاکی، دور دست، برهوت. زانا کوردستانی...
من اسمت را می گذارم ماه!نیمه ی دلم! تکه ی آفتاب!صدها ستاره ی ریخته بر آب حوض...پس تو مرا چه می خوانی؟ ■□■شعر:ادریس علیترجمه: زانا کوردستانی...
آنچنان اسمت را بر قلبم حک کرده ای که هرچه می خواهماز تو بُبُرم، دلتنگ تر می شوم.شعر: سولین عبداللهترجمه: زانا کوردستانی...
آی خوشکله!تو هم تروریست خواهی شد،اگر مرا با زیبایی ات بکشی!. شعر: برهان برزنجیترجمه: زانا کوردستانی...
قایقی تنها میان آب آرامم ولی ،آنکه طوفانی کند ،دریای آرام مرابی شک تویی.....................حسن سهرابی...
دوستت دارم،چه خوب،چه بداگر انتظارت،کشیدحتی به ابد!...
قسم به دانه ی تسبیح مادرم که هنوزتمام قلب و وجودم پر از بهانه ی توست...
قاب کرده ام بر دیوارِ دلمتصویرِ چشمانی را که زیباترینِ قاب دنیاست...
تو همانی که ز دیدار نگاهت مرا طاقت نیست...