متن دیوانگی عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دیوانگی عشق
آن چه می بینم تماما عشق نیست
شرحه هایی از نیاز و خواهش است
اما؛
در سَرَم سودایِ بی تو بودن و
در دلم دیوانه ای سوداکُش است
برای دیوانگی، فقط یک بوسه ات کافیست
در بیابان عشق؛
و سرابی پُرپیچ،
این دل دیوانه،
در تناقضیست بیپایان:
حیران؛
ویران؛
امّا،
همچنان امّیدوار؛
همچنان است شادان!
جز چشم تو،
چیزی بر این دل دیوانه ما حک نشده.
هی نفس کم میکنم در این شب بیانتها
هی خودم را میکشم در خاطراتت بیصدا
در خیالم با تو بودن باز باور میشود
ماه هم پیشت حسودی کرده کمتر میشود
بعد من آیا کسی در کوچههایت پرسه زد ؟
مثل من دیوانه وار اسمت به لبها غنچه زد ؟
من...
جند شبى بود که من مست خراب باده ى خویش شدم هر جه کردم غزلى مست به دیوان بکشم. که شبى باران زده با تو به دفتر بکشم با قلم مست به دستان توارایه دهم تابه چشمان تو القاب بهشتى بدهم تاجهان را فداى یک صداى تو اقدام تو وخویش...
بیا تکیه بکن بر قلب این دیوانه ی عاشق...
نترس رنگی نخواهی شد، ولی عاشق کمی شاید...
لبخند زدی و مو پریشان کردی...
دیوانه که بودم، دیوانه تر کردی...