متن مژگان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مژگان
تقدیر، گِرد چشم تو مژگان گذاشته ست
پرچین گذاشته ست، نگهبان گذاشته ست
رضاحدادیان ۱۴۰۳/۹/۷
تنت آتش لبت داغ و دو دستت خنجری دارد
به چشمت شیطنت اما نگاهت دلبری دارد
به یک دم غفلت از قلبم هزاران دردسر دارد
ای آن که در مژگانش هزاران لشگری دارد
گرچه با برق نگاهش دیده را افسون نمود
لیک با مضراب مژگان تار دل را می نواخت
سید عرفان جوکار جمالی
به غمزه چون کشی آن ابروانت
به تیزی چون کُشی، خم مژگانت
هلاکت هستمُ و رحمی کن ای یار
ستانی جان ما، اسیر ابرو کمانت
چسبانده پا در پیش رویت هرچه سرهنگ
با چشمهایت کس ندارد جرأت جنگ
مژگان تو چون ارتشی آماده باشند
بازو به بازو صف به صف خیلی هماهنگ
علی اکبر اسلامیان بیدل خراسانی