سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
اعتبار خانه به نور آن است و نور خانه ی من تویی....
و زیباتر از آن نیستکه پس از تاریکی های بسیاردوباره نور بر تو بتابد...
هیچ چیز زیباتر از آن نیستکه پس از دلمردگی های بسیارباری دیگر،نور بر تو بتابد....
گویند که نور است پس از ظلمتِ بسیار دل روشن و سبزیم که شب ، دیر نپاید...
نور نبود هر درونی را که در وی مهر نیست...
نور خواهی مُستعد نور شو...
صفت چراغ داری چو به خانه شب درآیی همه خانه نور گیرد ز فروغ روشنایی...
سایه شکن باش چو نور چراغ...
امشب از پیش من شیفته دل دور مرو نور چشم منی، ای چشم مرا نور،مرو...
و صبح آغازِ بوسه های شمعدانیدر آغوش نور استبرلب حوض...
بازگشتن توپاشویه ی نور بوددر آستانه ی دری به تاریکی...
نور بودیآمدی به اتاقمپرده را کشیدم که ترکم نکنیتاریکم کردی......
سر به زیرم کرده اى بعد از عبور و رفتنتمن گل مهتاب گردانم گریزانم ز نور...
پرواز کن اینبار پرواز تو زیباستراهی شو تو تا نور دنیای تو آنجاست...
امید از سیاهی شب نور می تَندتنها خداست دلخوشی آس و پاس ها...
او راکه رو به نور مى روددیگرانتاریک مى بینند!...
چشم سیاهت روبه راهم کرده بانویعنی که بردی تو،ظلماتم الی، نور...
صورت ماهتبه آسمان سیاه افکارم نور می پاشدمثل ماه...
عشق یعنی مادرصبر یعنی یک زنمهر یعنی دخترنور یعنی خواهرهر چه هستی...عشق،صبر،مهر یا نورروزت مبارک ای عشق، ای صبر ،ای مهر ،ای نور...
نور در کاسه مس ، چه نوازشها میریزدنردبان از سر دیوار بلند ،صبح را روی زمین میآرد ......
اوچشم های مان را باز کرد، اما نور برای مان زیادی شدید بود. به همین دلیل تصمیم گرفتیم دوباره آن ها را ببندیم....
حتی طولانی ترین شب نیز با اولین تیغ درخشان نور به پایان میرسد،حتی اگر به بلندای یلدا باشد.بیدار و امیدوار باشخورشیدی در راه است. یلدا مبارک...
صفت چراغ داری چو به خانه شب درآییهمه خانه نور گیرد ز فروغ روشنایی...
دخترک از صبح خوشحال است و دف می زند، از روز ابری و غمگین دیروز رسیده به روز آفتابی و پر نور امروز بالاخره تمام شد...
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمدقدر فلک را کمال و منزلتى نیستدر نظر قدر با کمال محمدمیلاد نور مبارک...
برای چراغ های همسایه هم نور آرزو کنبی شک حوالی ات روشن تر خواهد شد....