متن آزادی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آزادی
ای کاش
به جرم دوست داشتنت
زندانی آغوش تو می شدم
و تو تنها زندانبان
خلوت تنهایی من بودی
جایی که آزادی را
برای همیشه احساس می کردم
مجید رفیع زاد
آزادی به شرط؛ آزادی نیست !
با تو می رقصم یک روز
در شکوه آزادی!
پا به پای این شعر و
حس خوب آبادی!
روشن از دشت و چشمه
سبز از عطر امید
با تو می رقصم یک روز
از خیابان تا خورشید!
می رسد با هر غصه
روزهایی سبز از عشق
من تو را خواهم...
آشوب میگردد دلم وقتی که میبینم
دلهای عاشق خسته از جبر زمان هستند
وقتی کسی دلواپس مرگ قناری نیست
یعنی که مردم ظالم و نامهربان هستند
از خیلی بالاتر چراغ میداد.من هم با انگشتم انگار که بخواهم چایی را هم بزنم،اشاره کردم که آزادی!همین که سوار شدم،گفت ۳ ماه و ده روز.فکر کردم پشت کسی نشسته و دارد عِدّه وفات زوجه را برایش تشریح میکند،هر چند که چهار ماه و ده روز است.البته اصلا کسی وجود...
چه کنم؟
بی درد و بلای تو دوا را چه کنم
ناز تو و دلبری بلا را چه کنم
وقتیکه جهان به عشق تو می گردد
حال خوش لحظه دعا را چه کنم
گیرم که فراموش تو شد خاطره ای
شیدائی جان مبتلا را چه کنم
بیمار تو بودنم مگر...
خانه ی این کدخدا هم عاقبت ویران شود
ظلم بی حد میکند نفرین عالم پشت اوست
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
نشسته ام بر ساحل ناآرام واژه ها
درد دارند بی تو نور من؛ این سایه ها
شعرم آشفته تر از دریای طوفانی ست
ابر پر بارانی در قلب من، زندانی ست
اندوه به در خانه ی قلب من می کوبد
بی تو این درد است ! ببین ، در سینه...
میزان آزادی فردی ای که مردمی می توانند به دست بیاورند و حفظ کنند، به درجه بلوغ سیاسی آن مردم وابسته است.
» کتاب ظلمت در نیمروز
»آرتور کوستلر
مادرم یکریز دعا می کند،
پدرم دائم سکوت،،
و من خوب می دانم،
تنها
با تلاش
\آزادی\
پر می گیرد...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)