متن تنهایی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات تنهایی
تنها امیدم
برای پیدا کردن تو
قاصدکی بود
که به دنبالت فرستادم !
افسوس
اینک کنار من است
تا هر دو خاطراتمان را مرور کنیم
او خاطرات بازی اش با باد
من خاطرات بی تو ماندن را
مجید رفیع زاد
گاهی تنها بودن هم بد نیست!
نیازی ضروری برای همهِ آدم هاست
تنهایی دوست داشتن ها را بهتر یاد می دهد.
تنهایی زمانِ خوبی ست برای شروعی از نو!
تنهایی خوب است و شیرین.
شیرین ولی شیرین هایِ لیمو شیرینی!
بیشتر بماند تلخ می شود!
پرسه می زنم
کوچه های خلوت شهر را
که آبستن قدم های توست
و زمزمه می کنم
الفبای عشق را
در هجوم تنهایی خویش ؛
ای یگانه محرم دل
بیا که کوچه های شهر
در انتظار قدم هایت
به سوگ نشسته اند
مجید رفیع زاد
عزیز ِ من...
چشم به راهی ات
تمثیل ِتازیانه ایست در دستِ جلاد...
فرو می آید بر ڪَرده ے ِتنهایی م...
رویاے بودنت ڪَم شده در وادے توهم...
نڪَارِ خوش خرام ...
حضرتِ دلدار....
قدم بڪَذار بر آسمان وجود...
تڪیه بزن بر بالشِ حریر جان...
بیاساے در برم
اڪَر چه...
دلم تنگ است و دلگیرم/
همش با عشق درگیرم/
بمونی پیشِ من خوبه/
نباشی،ساده میمیرم/
دلم دریایی از درده/
ببین رخساره ام زرده/
نمیدونی که این دوری ت/
چه ها با قلبِ من کرده/
شدم زخمیِ عشقِ تو/
شدم اواره و تنها/
چقد بی کَس شدن درده/
ببین بی تو...
+ عباس معروفی :
چه تنهایی عجیبی . .
پدر خیال می کرد آدم وقتی در حجره ی
خودش تنها باشد ؛ تنهاست .
نمی دانست که تنهایی را فقط
در شلوغی می شود حس کرد! 📻☁️
حالا که می روی
برای چشم هایم
خواب سوغاتی بیاور
بگذار
شب های بی تو ماندن را
در آغوش خیالت
گوشه ای آرام
بمیرم
مجید رفیع زاد
اهمیت ندادن بهتر از انتقامه ...✌
همه جایی و برای همه نباش ...
خاص باش ،
خاص نشون نده ... خاص باش..
اصیل باش ... تنها باش
تا ببینی کی قدر خاص بودن و تنهاییتو
می دونه
بیا که جان مرا بی تو نیست برگ حیات :)
و کسی چه میداند
کداممان تنها تریم ؟!
دختری که سال هاست
کسی را به زندگی اش راه نمی دهد .
یا مردی که
برای تجربه ی دوباره ی آن بوسه ،
تمام دخترانِ شهر را امتحان
می کند !!!
کسی رو از خوب بودن خسته نکنیم...
خدا نکنه انسانی از خوب بودنش خسته بشه،
خدا نکنه آدمی بشه که مهربونیش هر بار
نگران و آزرده خاطرش کرده.
چون اون وقته که بلاتکلیف میمونه،
نه بد بودن رو بلده
و نه توان خوب موندن رو داره،
اون وقته که میره......
جای خالی آدم ها اولش ترسناکه،
بعد غم انگیز می شه،
بعد عادت می شه،
بعد کم کم از تنهاییت ، لذت هم می بری،
آخرشم کلا دیگه برات مهم نیست؛
فقط همیشه یه جای خالی هست که نمی شه کاریش کرد..!
…
می رسد سردی ِ پاییز ِ حیات،
تاب ِ این سیل ِ بلاخیزم نیست
غنچه ام غنچه ی نشکفته به کام،
طاقت سیلی پاییزم نیست!
توو این آب یکیو دیدم
این من نیستم فقط شبیهشم
موجا میزنن و میرن
دیگه هیچ وقت خودم نمیشم
نمیدونم کدوم نقاب
از این کابوس میده منو نجات
وقتی که اومدن به جات اینا
من سپردمت به باد
کاشکی بیارمت به یاد
یا یه روز ببینمت توو خواب
حتی شده...
دستای ما مال کی شد؟=))♡∞
کسی که در سیاره ای مملو از جمعیت
تنهایی را انتخاب می کند،
دیوانه نیست، دلشکسته است،
بیگانه نیست، نا امید است.
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
عروسکم دق کرده
آه از
یک تنهایی بلند...
رها فلاحی