میان بغض و گریه ،مانده ام تنها گرفتارم ....
من میان گیج ترین حالت یک قرن گرفتارم....
دلگیرم از خاموشیهای یک رویا وتمامش دور از دستهای جدا مانده ما افتاد . ....
خسته و گریان به کناری ،زیر یک سقف بلورگریه هامان جا ماند.......
میزنم ناله و فریاد از دل...