متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
آدمی است...
دلی دارد، احساسی و بعضاً غروری!
دوستش بدار که دلشکسته نشود،
محبت کن که احساس کند،
و در آخر محترم شمار تحقیر نشود.
به گوشم رسانده اند پیامبری گفته بود
دوستت دارم هایت را بر زبان آور.
نماز و روزه ات را نگاه داشته، می خوانی
واجبات است...
ای بی تو دل تنگم شبگرد خیابان ها
چشمان پر از اشکم در یورش باران ها
دل در پی تو هر شب شبگرد خیابان هاست
دیوانه و مجنون وار درگیر بیابان هاست
از عطر تو هر شب او باغ از گل میسازد
از شعر تو با آواز یک بل بل...
هنوز
دوستت دارم
می تواند
آغاز یک داستان طولانی باشد،
در جهانی که همه چیز در آن رو به کوتاهی می رود.
🌸 ꦿ🍃محمدرضا زادهوش🌸 ꦿ🍃
عاشق شدن زیادم سخت نیست
کافیه یه نفر وسط غمت بیاد و همدم دلت بشه
حرفاتو نگفته بخونه و با حرفاش خنده رو مهمون لبت کنه
تعهد موندن بده و بگه تا تهش باهاته
قول بده که دلتو نشکنه و همپای دیوونه بازیات باشه
یکار کنه که هر چی سرت...
یه احساس عجیبی منوبه سمتت کشوندبهت وابسته شدم عشق به قلبم رسوندازلحظه ای که مسخ این احساس عجیبم باوربکن عزیزم مانندتوندیدم
روحم پریشونه ازپریشونی حالت قبل ازمرگم تورومن ندیده بودم ساکت فقط نگوغرورم نذاشت حسم روبگم که بدبسوزه روحم توگوربلرزه تنم
فقط خدامیدونه توباعث مرگمی موندم چراداغونی چراروی قبرمی مگه میشه کسی روکشت وواسش غصه خوردمن که میگم یه عاشق ازدستت دق کردومرد
.
گفتم دلم عشق تو را هر شب تمنا میکند
خندیدی و بی اعتنا گفتی که بیجا میکند
گفتم که امشب چشم تو خون بر دل ما کرده است
گفتی که از این بدترش را صبحِ فردا میکند
گفتم چرا چشمت کشیده خط قرمز دور من
گفتی که دارد با...
،،عشقم برای تو هر کاری که از دستم بر بیاد می کنم،،
جمله زیبای است
اما جالبش اینجاست که (هر کاری...) شامل تبدیل شدن به یک شیطان تمام عیار هم است
و این خطرناک است
خ.نواندیش
بهار،
درِ خانه یِ
بی یار را نزن
چون
همدم ندارد صاحبش
با عطرِ تو دلتنگِ
عشقش میشوَد.
آگرین یوسفی
راهی جاده می شوم
میدانم
عشق
جاده یک طرفه ایست
که جای برای برگشت ندارد
زهرا نمازخواجو بیتا
معماری کن نقشه ی تنم را
دیوار آرزوهایم را
رج
به
رج
بچین
تابرج احساسم
ازملک آغوشت سر دربیاورد
علی مولایی
شب است، و تو همچنان در قلبم لبخند میزنی
من همیشه عاشقت هستم و تو همیشه با منی
چِشم تو پر از ناز و کرشمه
ک برای منِ شیدا
دین و ایمون نمیزاره
خیلی وقته ک دخیلُ بستم
به چشمون سیاهت
به اون برقِ نگاهت
اومدم حاجت بگیرم
شفای درد بی درمون
این عشقُ بگیرم
چشمای تو کعبه ی آمال منه
طواف به دور چشمِ تو
یکی از...
محبوبم!
آنگاه که چون رهگذری از کوچه عشقم می گذری
مهر و ناز و زیبایی، لبریز از وجودت را جمع می کنم و
در قلبم می گذارم.
تا که ره توشه ای شود، برای روزهای دور و دراز عاشقی.
مطمئنم روزی نیازمند نفس هایت خواهم شد و
مهر و محبتت...
اگر تو پرتوی خورشید بودی
به هیچکس نمی دادمت!
شب ها اسم تو را بر سینه ی تمام ستاره ها می نوشتم
و پیراهن نورانی تو را تنپوششان می کردم
و خودم هم در میان گرمای این عشق آب می شدم.
شعر: برهان برزنجی
ترجمه: زانا کوردستانی
بخدا دل ندهم من به دل و حرف کسی
پیش رویم تو که باشی ندارم هوسی
اعظم کلیابی بانوی کاشانی