متن نیامدی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نیامدی
به وسوسه ی دیدار
پنجره را به دیوار اطاقم نقاشی کردم....
آنقدر صبر کردم
تا قامت دیوارم تَرک خورد...
دلِ پنجره به آرزو شکست.
اطاقم کور شد و
تو نیامدی.
✍️ آدل آبادانی
زمستان شد و تو نیامدی و خاطراتت در ذهن یخ بستند....
مرثیه آرزو
ای عشقِ بی بهانه به کارم نیامدی
حتی به خاطری که ندارم نیامدی
حالا که از هوای تو و برکت جنون
آواره ای به شهر و دیارم نیامدی
گفتیکه میرسی سر قولیکه داده ای
دیدی به درد و غصه دچارم نیامدی
با روزگار خسته و دلتنگی و قفس...
قهوه که هیچ...
زندگی از دهان افتاد و سرد شد...
نیامدی...!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده