متن کپشن عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کپشن عاشقانه
شب با تو قشنگ می شود
با کهکشان چشم های تو زیبا می شود
با جهان بوسه های تو رویایی می شود
با دنیای آغوش تو ماندگار می شود
شب با عطر تن تو بلند می شود
به چشم هایم زل بزن
مرا در بوسه های خود غرق کن
مرز...
مرا در آغوش خود حل کن
معمای عشقمان را حل کن
مشکل فراقمان را حل کن
تیر نگاهت در چشم هایم حل کن
نجوای صدایت را در گوش هایم حل کن
و در نهایت دوباره مرا در آغوش خود حل کن
به ساعت نگاه کن
ببین چگونه عقربه وقیحانه می چرخد
ببین خورشید را که با بی محلی غروب می کند
ببین فنجان قهوه ی مان چه بی ادبانه سرد می شود
آخر تو هنوز نیا مده ای؟!
ببین کائنات هم منتظرت نخواهند ماند...
اما من...
من چرا !
اندکی دیگر...
سکوت شب
و صدای جیرجیرک ها
دست های گرم تو قفل دست های سرد من
داستان هزار و یک شب چشم های تو
و چشم هایم به داستان تو، گوش فرا می دهند!
اما تو سکوت مکن!
حرفی بزن...
مثلا بگو
《دوستت دارم》
چه اهمیتی دارد دیگران راجع به ما چه خواهند گفت
وقتی من به تمامی تو را پذیرفته ام
چه اهمیتی دارد که ما را قبول خواهند داشت
زمانی که من تو را مانند خدای خود قبول دارم
جایی می خواهم دور از آدم ها
جایی که تنها تو باشی و...
ایمان دارم روزهایی
فرزندان آینده ی زمین
از داستان عشق من به تو خواهند دانست
از عشق مان کتاب ها خواهند نوشت.
همانگونه که لیلی و مجنون و شیرین فرهاد بودند
عشق ما هم شُهره ی سرزمین ها خواهد شد.
و بر سر زبان ها خواهد افتاد.
ما مثل عشاق...
چشم های تو
دو گوی درخشان
گویی که چون کهکشان ها در آن نهفته است
دگر در تاریخ تکرار نخواهد شد
چشم های تکرار نشدنی تو...
[اونجایی که از همه بریدی و خسته و کوفته وسط بدبختی های زندگیت دست و پا میزنی و کسی نیست که به دادت برسه، همونجایی که آدما نقاب از چهره برمیدارن و ذات اصلی همه رو میشه... درست همونجا اونی که باید کنارت باشه از راه میرسه، همونی که با...
بالاخره یک روز چمدانم را جمع می کنم و می روم به جایی که باران نبارد
همه چیز نرمال است
صبح زود بیدار می شوم
به کار های روزمره می رسم
با آدم ها حرف می زنم و می خندم
در حالیکه باورم می شود همه چیز عالی است ،...
دستم به غزل نمی رود بعد از تو
دل سمت زُحَل نمی رود بعد از تو
بوی نجسی می دهد آغوش همه
دیگر به بغل نمی رود بعد از تو
بابک سویدا
روزی خانه ای خواهم ساخت،
به وسعتِ تمام اشعارِ آواره ام
به وسعتِ قلب بی خانمانم
به وسعتِ شب های بی تو،
و به وسعتِ تو، تویی که نیستی، تویی که بیگانه ای!
دلتنگم و درمان دلم صدای توست
حیرانم و فرمان تنم، ندای توست
سرگشته از این عشق و رسوایی
ویرانم و من جان و تنم برای توست
کاش در آخر این قصه ی پر غصه وصالی باشد
باز از چشم تو در چشم من از عشق نگاهی باشد
گرچه من بنده ی کافر شدم و سجده به آدم کردم
یا رب ای کاش که در خواب شب از یار نشانی باشد:)!
از وقتی اومدی تو زندگیم !
از وقتی که دیدمت و تو آغوشم فشردمت ،
از وقتی که دستای سرد و لرزونم رو تو دستای گرم و امن تو گذاشتم ،
تازه فهمیدم عشق ینی چی!
تازه فهمیدم ؛
استرس و دلهره بهم رسیدن و باهم موندن یعنی چی ،...
یه روز اومد بهم گفت :
تنها داراییم چشماته
اگه از زندگیم بری
ورشکسته ترین و فقیر ترین
آدم میشم..
راستم میگفت گاهی دارایی آدمها فقط پول نیست
گاهی بودن و نفس کشیدن ِ کسی که دوسش داری ،
میشه تنها داراییت..
حواستون به این دارایی هاتون باشه ؛
چون...
💭
من خیلی وقت است عشق را پیدا کرده ام.
عشق جایی میان چمدان کهنه مادربزرگ به رنگ یک جفت گوشواره ی فیروزه ای آنهم با اولین پس انداز آقاجان پنهان شده بود .
عشق شکلاتی آب شده در جیب آن پیرمردی بود که قند داشت اما حاجیه خانم جان...
منو با گرمی دستات
دوباره غرق رویا کن
بذار گم شم تو آغوشت
واسم عشقو تو معنا کن
کوثرمرادی فر❤
سخت است
فراموش کردنت
وقتی مدام
به تو فکر میکنم
باید تو را از حافظه ام
بیرون بکشم
ماهی وقتی از آب
بیرون بیایدمیمیرد
عاشق که باشی
از همه چیز میترسی
حتی از بخشندگی خداوند
شاید کسی دلبرت را آرزو کند
و خداوند مستجابش
✍️ رامین وهاب
دلتنگت که می شوم
به دیدار نیمکت قدیمیمان میروم
اندکی آنجا می مانم
و محو تماشای دریا می شوم
تو چقدر شبیه دریا بودی!!!!
مراشیفته خودکردی،
به اغوش کشیدی و درعشق خود غرقم کردی
وهنگامی که غرق در عشقت بودم !!
مرا به سوی ساحلی نا امن پس زدی
تو...
پیرمردی خسته از دنیای خود
از میان کوچه های شهر میگذشت
یاد معشوق در میان پاکت سیگار او
کس ندانست !!
اما سخت عمرش گذشت......