پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
پس از این زاری مکنهوس یاری مکنتو ای ناکام دل دیوانهبا غم دیرینه ام به مزار سینه امبخواب آرام دل دیوانه...برشی از ترانه قدیمی...
سکوتم از رضایت نیست دلم اهل شکایت نیست :)برشی از ترانه...
مگه یادم می ره خانم؟تو به من زندگی دادی! تو مثل یه کوه موندی،پشت مردت ایستادی! واژه هام پیش وقارتبه گل و سجده نشستنمی بینن تورو کنارم اونا که مارو شکستنخورشید منی! با هر صبحبه هوای تو پا می شم! تو با من باشی، همیشهفاتح قله ها می شم! خداروشکر که هستی! خداروشکر که هستم! تا تهِ این ابدیت دستاتو بذار توو دستم! من به شکرانه ی عشقتهمه دنیارو می بخشم! هستی و روشنم از تو عاشقانه می درخشم...◽شاعر: سیامک ...
ایران!بمان شوق خورشید تو می کشد شام مارا...برشی از ترانه...
همه از دورمی شنیدن بغض دریا تو صدامه همشون به هم می گفتن غم دنیا تو نگامه همه درهاشونو بستن تنها موندم زیر بارون تنهایی گاهی یه مرزه بین آزادی و زندون از نفس افتاده بودم اومدی راهمو گم کرده بودم اومدی جاده خالی و بدون نور ماه ماهمو گم کرده بودم اومدی برشی از ترانه...
پاییز رنگ جهنم به خود می گیردآنگاه که غم نبودنتاز گوشه ی چشم هایم چکه می کندو دلتنگی در انتظار دست های نوازشگرتدیوانه وار تو را فریاد می زندبیا تا در پس این همه تاریکیاندوه راقربانی لحظه های شیرین با هم بودن کنیمبیا با پاییز همقدم شویم وترانه ی مهر سر دهیممجید رفیع زاد...
عطر تو گرفته پیراهنمو دوباره دلم یه جای دور می خواد عمریه دارم ادامه می دمتاسم تو اما به یادم نمیاد...گاهی بغضی، گاهی حسرت، گاهی شوق کنارت یه جایی جامونده دلممثل انتظار یک برگشتن توو غروب غمگین یه ساحلم! من هنوز دور خودم می چرخم و گاهی وقتا هم یه رویا می سازم زندگیم شبیه زندگی نشد! بیشتر روزامو دارم می بازم! تو کی هستی؟ نمی دونم... کاشکیلحظه ای می شد تماشات کنم کودکیمو زیر و رو کردم تا یه جایی یه روزی پیدات کن...
باز هم آفتاب غروب کرد و شب اومدبه جون خسته ام باز هم تب اومدباز هم از لاله خونین قلبمخدایا بانگ یارب یارب اومدشب اومد باز شب اومد باز شب اومدبه جون خسته ام باز هم تب اومدهوا تاره چراغ هم سوت و کورهتنم داره می سوزه مثل کورهخدایا یار من کی برمیگردهآخه این از خداوندی به دوره...برشی از ترانه قدیمی...
شب به پایان نرسونده شعله آخر من صبح صادق ندمیده روی خاکستر منشعله از سرم گذشت آشنایی نرسید قطره قطره شد تنم در فضای شب چکیدهرچه گفتم نشنید کسی جز سایه من تو که با من می میری سایه فریادی بزنبرشی از ترانه...
آه از این هوای غمگین منخزان رنگین مندر انتظار بهار تو بودم …برشی از ترانه...
می دانم شام های زیادی در پیش استمیدانم داغ های زیادی خاموش استمی دانم رودها و صداها خشکیده استمی دانم، برف های گرانی باریده استاما… صبح های عجیب و رودهای غریب و آفتاب نجیبی در راه استمی دانم می دانم...برشی از ترانه...
امید بوده تو دل این خونواده از قدیماهر کجا که باشیم بازم تو دلامون باهمیمطرد آسمونمو یخ زده وجودمونبهار داره میاد اما ما صداشو میشنویمبرشی از ترانه...
می ترسم از منی که تنها می مونه بی تو! وقتی خیابونارو رج می زنم با یادت...کی مثل من تا این حد دوستت داره توو دنیاکی مثل من می تونه دیوونه وار بخوادت؟! وقتی نباشی این شهر، گور عذاب میشهزندونی که توو پیله ش می سوزم و می پوسمتو از کنار خوابم، رد می شی گاهی شب هاحتی توو خواب ردِ عطر تورو می بوسممیگن جنون گرفتم از دوست داشتنِ توزخم زبون و طعنه پشتم یکی دوتا نیستاین درد واسه ی من شیرینه و مقدسعشق مثل اتفاقه! هیچوقت دستِ ما نیس...
به عشق پاکی که بین من و توستبه اون نون و نمک که خورده بودیمبه سختی هایی که با هم کشیدیمبه اون روزایی که افسرده بودیمبه شعرایی که گرم و عاشقانهبرای چشمای تو می نوشتم به اون احساس زیبایی که هرروزکنارت باتو شد عین بهشتم هنوزم من بهت دارم تعهد هنوزم قلب من سرشاره از عشقهنوز این مرد وقتی دور میشیبرات بی تابه و تب داره از عشق!هوای آینه ها وقتی رسیدیبه رنگ آبی پیراهنت شد از اون ساعت دلش دریارو طی کردهمون که عاشق زن بو...
توو سینه ی تو قلب من آشوب دارهاز هر کجا که هستی اسمم رو صدا کن!بغض قنوتت اشک چشمای فرشته ستخانم برای هردومون امشب دعا کن! من خسته م از این بی تو بودن های بی رحماز جای خالی تو خیلی ترس دارم! هر روز سالم بی هوات «دی» ماه میشه«اردیبهشتم» با تو همرنگِ بهارم!سی سال در من آرزو بودی همیشهتعبیر خوب زندگی رو با تو دیدموقتی که دستام دور شد از دستای تو انگار طعم مرگ رو هر شب چشیدم! تو حاجت قلب منی هرلحظه هرجا باید توو این روز...
توو اقیانوس چشمات غرق عشقمتو می خندی، خوشی آغاز می شه! صدام کن بشکفم! زیبا شم از نور!صدام کن از همیشه تا همیشه!صدام کن تا جنونم گُر بگیرهصدام کن تا که تفسیر تو باشمصدام کن تا وفور بوسه تا عشقمی خوام هرلحظه درگیر تو باشم! حضورت قبله ی دنیامه هرروز بهت رو می کنم در هر ترانهتویی خانم قلب عاشق منکنارت، با تو هستم شاعرانه! تو زیبایی! نجیبی! با شکوهی!تو یک آرامش بی وقفه خوبی!شمال سبز روزایِ همیشههوای گرم از عشق جنوبی...
هیچ دری بسته نمی مونه هرگزتاریکی می ره نور پیدا می شهروزای سخت قصه ی ما دوتااز یه جایی به بعد زیبا می شه!در به روی آینه ها می بندیمیه روز با هم به این روزا می خندیم!تو مال من می شی و من مال توبوسه و خنده می شه هر بگومونسر می ذاری به روی شونه ی منجهان می شه آینه؛ روبرومونبه نام عشق با یه شروع تازهمی بوسمت در یه طلوع تازهمی نویسم تورو با دوست داشتنمخودت رو توو ترانه هام می بینیدشت شقایق میشه قلبم برات تو ماه می شی ...
گاهی منو بهم می ریزه دنیافقط تویی دلیل آرامشم! خورشید من! بتاب عاشقونهکه با هوای تو نفس می کشم! زیبایی تو نبض خواب دریاستچشات کتابی از گل و بهانهخدای کوچیک منی رو زمیندوستت دارم! همیشه! شاعرانه!زندونی کن توو آغوشت ذهنموکه زنده شه برام رویای عشقصدای تو موسیقی زندگیدستای تو تفسیر دستای عشقبا خنده هات منو ببر تا جنونکه شوق دوست داشتن تو قشنگهپیراهنت طعنه زده به دریاآبیِ پیراهن تو قشنگه! صدام بزن تا ناز نسترن ه...
ابروقاجاری چشم سیاه من!دلبر کاشانی من! ماه من!ای دلیل حال خوب لحظه هامعشق تو شیرین ترین گناه منخانم همیشه ی ترانه هام!نون پایان همه بهانه هام!مالک تمام هرچی که دارمبا تو من خدای عاشقانه هام!اومدم تورو با قلبم ببرم!خوش به حالم که تویی همسفرم!تو دلت باشه باهام ترسی نیستتو که پشتم باشی من صدنفرم!یه جوری عاشقتم تورو می خواممجنونم نمی رسه به گرد پام!پر شر و شورم و یاغی و حسودسر تو طالب جنگ و دعوام!تو یه تفسیر قش...
میخوام دل بِکَنَم ازاون آدمی که عاشقم نیستهمونی که میگه هرگل مثه اون شقایقم نیستراست میگه،صادق نبودم شایدم لایق نبودمامااین دروغه محضه که به اون عاشق نبودم دروغه آره دروغه عشق بایک نگاهِ سادهبازببین که این دله من چه کاری دستِ تودادهساده مثل یه تبسم آشنا بامن صداتهچرادوری میکنی توبادلی که جون فداتهفکرشم نکن میدونی ساده ردشواز گذشتهنذارهیچکسی بدونه چه به روزِ توگذشتهمن میرم که توبسازی زندگی بایه غریبهمیدونم که حرفای من اینروزا...
ممنونم از تویی که رویامو زنده کردیمدیونتم همیشهخانم خیلی مردی!توو روزایی که هیچکسدرد منو نپرسید مرحم شدی و دستاتبخشید عشق و امید از آدمای این شهر هی زخم خورده بودمتلخه ولی بگم کهقبل از تو مرده بودم!قلب منو به مرزمرگ و جنون کشوندنآیدین منم که دیدمشعرامو می سوزوندناین سمفونی همیشهتکرار بی کسی بود گردابی که توو بهتشخورشید میشه نابود من شاملوی خستهاز عشق و خنده بودمیک عمر با غرورمتنهایی مو سرودم...
آرامش این باتوبودن خیلی زیباستهر لحظه ای که باتو هستم شکل فرداستمن با تو حس کردم خدا نامهربون نیستدارم کنارت هرچی از دنیا دلم خواست!رویامو با عشقت شروع کردم همیشهانگار هزار ساله که در من داری ریشههرکس که زخمی داره از دنیا و اهلشیک روز یک جا یک نفر دنیاش میشه...تو پا گرفتی در وجودم، فرق کردمانقدر زن بودی که فهمیدم یه مردم!قبل از تو سرد و پوچ بودم مثل یک گورمن از خودم رفتم که هرگز برنگردم!من روزهای سختی پشت سر گذاشتم...
آسمونم غرق لبخند شوق خورشید و تب ماه...می گیرم دستاتو خانم!عشق؛ من؛ تو؛ حسبی الله!تیر مهرت خورد به قلبماین شروع سرنوشته!اومدی با برف با دیبودنت اردیبهشتهگرمم از آتیش عشقتکوره ی مردادم آره!اینقدر شیرینی که منتا ابد فرهادم آره!ای دلیل خوب بودناولین و آخرین عشقخیلی خوشحالم از اینکهباتو شد سهم من این عشقصبر کوهم! خشم دریا!رنگ موجم! جنس شیشه!گرم و جاری، شاعرانهدوستت دارم همیشه!از قنوتت پر گرفتمسبز شد...
دلم با سرودنت شاد است شنیده ام که تو هم عاشقانه می گوییسروده های قشنگ و دلانه می گوئی اگر چه دلبر و نازی شنیده ام گاهیبرای حال خودت دلبرانه می گوئی سحر به پنجره عطر ترانه می پاشیبه گوش زنجره شعر شبانه می گویی به هرچه آینه ها صاف و ساده می تابیبرای گمشده ها از هر نشانه می گوئی برای خاطره هایی که رفته اند از یادسبو سبو غزل نرگسانه می گوئی همینکه سفره دل را گشوده ای خوبستهمینکه مختصری بی بهانه می گوئی بخوان بخ...
بی تو هوای من چه بارانی ست در کوچه های شب نگرانی ستبگو کجا بگردم به دنبالتکه عاشقانه های من پنهانی ست روزهایم میگذشت ُ نمی دیدی که حال ُ احوال ِ من چه طوفانی ستهرگز ندیدی دلواپسی ِ مرا که روز های عمر من پایانی ست ..سیده فاطمه حسینی...
دلم چه دیوونه شدهعاشق میخونه شدهمیون بزم آدماتنها و بی خونه شدهبیا که عاشقت شدممحو دقایقت شدممیونِ دریای غماتاینطوری قایقت شدمبیا که شیدا شده دلعاشق و رسوا شده دلبرای دوست داشتنِ توبدجوری تنها شده دلشبام همش پُر از غمهدنیا برام جهنمهدنیای من بدون توپُر از سکوت و ماتمه...
کاش آدما با همدیگهیه خرده مهربون بودنتوی قفسِ زندگیواسه هم همزبون بودنکاش که محبت واسه مادیگه یه آرزو نبودکنارِ هم بودناموناینقده بی صفا نبودکاش خدا هم روی زمینیه خونه یا یه کلبه داشتواسهٔ هر آدمی اونجایی واسه همیشه داشت...
ما دوتا یاغی بودیماز همون روزای بد!غربت و بی کسی مونمشت اول رو که زد... ساز خریدیم زندگیواسه ما کوک نشد!هیچکسی به بغض ماحتی مشکوک نشد! خوبیش اینه که با همروزای خوب ندیدیم!خیلیا مارو زدنتا با هم قد کشیدیم! تووی سمفونی مامرده بود آرزومون!من شدم آیدین و توبغض کردی توو جنون! چی شد آق منگولیا !!بین اون صدتا داداشیکی شون فرمون موندقصه مون مرد نداش[ت] باتو از نازی آبادتا خودِ میدون شوش،گاهی وقتا رد ...
غصه هات مال خودم! شادیام برای تو! آره جونمم میدم. واسه خنده های تو! تونباشی داغونمهمه چی رنگ بلاست. بیا دستمو بگیرباتو لحظه هام طلاست! بودنت برای منمث حس بارونه! چشم تو...به چشم منرنگ رود کارونه. عشق تو به قلب منجون میده نفس میده! قهرتو به زندگیمشکل یه قفس میده! بیادستموبگیراسممو صدابزن! تبر دلخوشی روبه قلب غصه ها بزن.!...
پسری که تورو با تموم قلبش می خواستاونی که به چشم هرکسی به جز تو زیباست!غرور گرگ داره! کوه غصه توو دلش!اونی که همه میگن وجودش دریاست!اونی که توو خیابونای شهر مرد شدهعشق تو چرا براش مثل یه کهنه درد شده؟ اونی که به پای تو پیر شده احساسش!می آد از ترانه هاش هنوزم عطر یاسش!اونی که حسرت دستای تورو بغض دارهتووی رسم زندگی همیشه یک بود تاسش!پسری که تموم دنیا اونو بی تو زده!اونی که تعهدش به عشق تو تا ابده! اونی که غصه هاشو؛ نمی گ...
کمی ترانه بیاورکمی ترانه بیاور شبیه چشمانتدمی بهانه بیاور به چین دامانتغریبگی مکن ای تک ستاره امّیدشبی نشانه بیاور به جمع یارانتخزانکه خاطره مهر و ماه آذر شدکمی زبانه بیاور به فصل آبانتبرای نافله سوز و ساز و هذیانیتبی دلانه بیاور به کیش و ایمانتدخیل ساحت عشقم عنایتی فرماسری به شانه بیاور سرم بقربانتمقیم واحه دردم در امتداد کویرگهی جوانه بیاور به دوش بارانتتو مرغ قله قافی به خاطر زالتپری به لانه بیاور به ...
• صداتو شنیدم تنم گر گرف• دلِ خسته ی من ک باور نداش• میگفتی میمونی واسِ کل عمر• ولی قصه ی عشق،آخر نداش...• صداتو شنیدم ،دلم تنگ شد• واسه اون روزای پر از عشقمون• تو رفتی و برگشتی بعد یه عمر• میگی آدما هی زدن چشممون... • صدای تو آرامشِ خونه بود• تو رفتی،نموندی،منو خط زدی• نمیدونی من چی کشیدم،بگو• حالا با چه رویی تو باز اومدی؟!• ندیدی من و رفتی با سرخوشی• منی ک چشامو به در دوختم• تو این قصه ی تلخِ پرحاد...
• نگاهت کردم و جونم• پرازگرمای عشقت شد• چشای مست و مجنونم• بازم محو دو چشمت شد • نگاهت کردم و قلبم• پراز شوق رسیدن شد• همه رویای این عاشق• دوباره روتو دیدن شد • من از عشقِت شدم مجنون• تو اما....بگذریم• واست چشم و دلم شد خون• تو اما...بگذریم• خیالت قلبم و سوزوند • تو اما....بگذریم• نگاهت جونمو لرزوند• تو اما....بگذریم.... • نزاشتی با دلت باشم• گذاشتی قلبمو تن...
گرفته عطر تو حال و هوامومی آره حرف عشقت واژ ه هاموچیکار کردی که بی تاب تو هستم؟شدی دین و دل و اصلا خدام و...جهانم دور تو می گرده هرروزتو خورشیدی که می گیری چشامومیگن دیونته این مرد شاعرو هرکی که شنیده ماجرامو...دوباره خواب دیدم غرق نورماجابت کردن انگاری دعامو!تویی تنها دلیلم واسه بودنهمون عشقی که یک عمره می خوام و...دوباره سجده ی آخر، تبِ عشقبه امید وصالت! السلام و...🟩 شاعر: سیامک عشقعلی...
وقتی نگاهم می کنیماه توی شب جاری میشهرویای من از عشق تومحکوم به بیداری میشهمن از سکوت تو هنوزترانه میسازم و بستو تنها راه چاره ایواسه گریز از این قفس...
آخرین شعر قرنسلام؛ این آخرین شِعره عزیزم!که واسه َ ت تویِ این قرن، می نِویسمبمونه واسه َت از من یادِگارییه دُرواژه از احساسِ نَفیسَمقلم نَم نَم قدم زد روی کاغذتَنش آبستَنِ ردِّ قلم شدخیالِ تو قلم رو پُرثمر کردکه شعرم از تو ناب و محترم شدنشد دستاتُ تو دستام بگیرمنشد هر روز و شب، واسه َت بمیرمنشد اون رویِ زیباتُ ببینمولی تا زنده اَم از رو نِمی رَم!!!درسته که یه قرن از ما گذشتهدرسته د...
با من امشب زیر باران گریه کنسر به زانوی خیابان گریه کنمو به مو پیچ وخم هر کوچه رابا خم موی پریشان گریه کنیا از اول دل به رویایی نبندیا بر این رویای ویران گریه کنعشق سلطان است و باقی بنده ایمزیر تیغش پایکوبان گریه کندرد را باران نمی شوید ولیزیر باران زیر باران گریه کن شاعر: اهورا ایمان...
با تو دنیا از عشق زیباست تنها کنار تو خوشم که بی تو چو آتشم تویی دلیل بودن من برشی از ترانه انتظار خواننده مهدیه محمدخانی...
گوش شنوادو تا گوشِ شنوا می خوام برایِ قِصه هامکه پُر از حوصله باشه واسه یِ دردِ دِلامبِشنَوه هر چی که می گَم حرفامُ گوش بکنهباهام همراهی کنه؛ لبهامُ خاموش نکنهدو تا گوش می خوام که سنگین نَشه وقتِ حرفِ حقبشنوه حرفایِ حقُّ پشتِ هم ورق ورقدنبالِ دوتّا گوشَم، نه یک در وُ یه دروازهکه یکی بگیره وُ اون یکی هم پس بندازهیه پناه می خوام واسه دَربه دَری هایِ صِدامتا که کُلبه یی باشه، جایی واسه ترانه هاماز لَبام تا آشیونه ...
نسیمی غافله میره به بندرنمیدونم کجا میندازه لنگربه قربون دو زلف بور دلبرخرابش میکنه گرمای بندرچشام از راه دوری سو نمیدهزبونم میل گفتگو نمیدههزار و یک گلی چیدم ز صحرایکیش مانند یاروم بو نمیدهچشام از راه دوری سو نمیدهزبونم میل گفتگو نمیدههزار و یک گلی چیدم ز صحرایکیش مانند یاروم بو نمیده...
اگه پرسید ازت هنوز تو فکرمی / بخند و بش بگو یه تجربه بودم همیناگه پرسید تاحالا واسه من گریه کردی؟ / بگو نه ولی بگو گریه کردم که برگردیحواست نیست به این حالی که من دارم / حواست نیست که من چقدر دوست دارمحواست نیست همش گریه شده کارم / نفهمیدی من اونم که تورو تنهات نمیزارمبهش نگو یه سال و ما باهم زندگی کردیم / نگو یه روز نبودم یه عمر گریه میکردیبهش نگو که گفتی زندگی بی من نمیشه / قسم خوردی بمونی تا همیشهحواست نیست چقدر خراب و داغونم...
شب دردو شب دردو شب درد وای از این روز و شبای هرزه گررو تنم گردو غبار خستگیتو صدام صدای دل شکستگیمادرم مادر خوب دارم از سفر میاممن همون مسافرم که غریبه جاده هاممادرم چکار کنم اگه از سفر بیاماگه از سفر بیام تو نباشی سر راماگه از سفر بیام و تو نباشی سر رامآسمون رو سرم ابر گریون شدو رفتعشق و امید و غرور رفت و داغون شدو رفتمادرم چقدر عجیبه سر گذشت و سر گذشتبه من اسیر غربت ...
بعضی ها به شعربعضی به ترانهبرخی به فیلمو عده ای هم به کتاب پناه می برنداما مدت هاست که آدم ها دیگربه همدیگر پناه نمی برند-اُغوز آتای...
سلام ای نازنین یارمببین بدجور بیمارمبیا امشب به بالینمبشو یک شب پرستارمببین هرم تنم داغهیه کم تبدارو بی حالمسرم سنگین شده عشقمقشنگ نیست حال و احوالمچشام یه کاسه ی خونهشدم لیلی دیونهدارم هر لحظه میمیرمتو تنهایی این خونهیادت میاد که بارون زدحواسم پرت بارون شدتو اون روز زمستونیغم و غصه م فراوون شدالان بازم زمستونهدلم غم داره داغونهبیا برگرد عزیزمنکه لیلایت پریشونهاعظم کلیابیبانوی کاشانی...
گریه کن! گاهی اگه دلت گرفتگریه کن! گاهی اگه غمگینی...گریه کن! حتی اگه تا به ابددورم از تو و منو نمی بینی! گریه کن! ترانه های من اگهیه نفر رو یاد تو می ندازه!گریه کن! که آغوش خسته ی منتا همیشه به روی تو بازه...گریه کن! دنیا همینه مهربون!گریه کن! ما خیلی وقته بی کسیم!گریه کن! جاده هارو مه می گیره!گریه کن! که ما به هم نمی رسیم! گریه کن! ما باید این روزاروتسلیم هرچی که هست و بود بشیم!دستامون نمی رسه به روی ماهاگه ح...
زده عشق تو بد به سرمواسه دیدنت گل بخرممیشه حرف بزنیم تو یه زنگ بزنیتا سه بشماری پشت درمبه چشام کسی سد نمیشهتوعه بامعرفت نمیشهمنو خوب بلدی وقتی دل میبریهیشکی انگشت کوچیکت نمیشهامون امون از اون رنگ چشاتمثل لالایی زنگ صداتمنو خواب میکنه آخ دلو آب میکنهیه نگاتامون امون از اون دلبریاتسلیقمون بهم خیلی میادنازتو میخرمجز تو هیشکی به من نمیادکی میتونه مثل تو اینجوری به دلم بشینهتیکه تیکه های قلبمو کنار هم بچینهساکت و مغ...
پنجره هم به باد وفا نکردآن هنگام کهاشتیاق اوراپشت قفلهای بسته ی دلش حبس می کرد......
دنیامی تو مثل نفس میمونی هر جا همرامی میدونی تموم زندگیمی دنیامی دیگه چی بگم بمونی و نری؟!شاید شد شاید موندی و دوباره هرچی باید شدنگو هیچی رو به راه نمیشه شاید شد… دیگه چی بگم بمونی و نری؟ نگاهم کن یه نگاه تو میتونه زندگیم باشه! تو که بودنت میتونه دلخوشیم باشه بذار حس کنم همیشه دارمت دیگه داره بد میشه ولی من نمیخوام از تو یک قدم دور شم! بخوامم نمیشه جز تو با کسی جور شم… دیگه چی بگم بمونی و نری؟ توی دلم آتیشه نمیخوام بدون...
بنویس بانوبنویس بانو؛ بنویس از ترانه شدناز دو دور افتاده؛ که اسیرِ زمانه شدنبنویس شیرینم؛ تو را به جانِ فرهادَتکه نیشتر شود قلمت بر این زخمِ کُهَنبنویس باز از آن چکامه هایِ بی وزنتکه معلق است میانِ جانِ مناز دلم تا که میهمانِ این دنیامکه ندارد خیالِ کوچیدَنبنویس بانو؛ بنویس از پریشانیمرغِ بی آواز؛ از رهایی چه می دانی...!؟بنویس و افشا کن این مفاهمه رامثل حلاج باش، بانویِ بارانیآی از آن حسرتِ همآغوشیوای از این نا...
تو زمونه ای که عمر عشق یک صبح تا شبه من هنوز تو گفتن دوست دارم وا موندم من هنوز تو گفتن دوست دارم وا موندم همه گفتن،همه رفتن، اما من با یه دنیا آرزو جا موندم…...