♡ حضورت اشتیاق بیداری هر صبح من است با بوسه هایت صبحم را بخیر کن ..
اشتیاقی نیست خندیدن در این دنیا مگر دستی از غیب آید و بر لب بیارد خنده را
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من خاک من گل شود و گل شکفد از گل من تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من ️️️
جانانِ من! نمیدانی صدایَت چه بوسیدنی می شود، وقتی با اشتیاق، صبح بخیرهایت را نثارم میکنی و صبحم را به زیباترین شکلِ ممکن بخیر می کنی...
آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ
وقتی انسان آموخت،آن هم نه فقط بر روی کاغذ،که چگونه با رنج هایش تنها بماند و چگونه بر اشتیاقش به گریز چیره شود، آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد
عشق و اشتیاق، بالهای پرنده بلندپرواز خلاقیت است.
تو اشتیاق منی برای صبح شدن که تو را ببوسم و صبحم بخیر شود
واحد اندازه گیری متر نیست اشتیاق است مشتاق که باشی حتی یک قدم هم فاصله ای دور است
انسان، بیشتر دلباخته ی اشتیاق خویش است تا آنچه اشتیاقش را برانگیخته است.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من خاک من گل شود و گل شکفد از گل من تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
باز می آید صدای مدرسه بانگ شادی هوی و های مدرسه مرغ دل پر می زند از اشتیاق در هوای با صفای مدرسه