یک صبح زیبا برادرم و دوستم جلو راه می رفتند و من و دوست دوستم پشت سرشان می آمدیم. دوست دوستم خانه اش را برای فروش گذاشته بود اما خانه را کسی نمی خرید. دوست دوستم دلخور بود که هر وقت می خواهد چیزی بخرد آن چیز گران است و...
سه چیز زمانِ زیادی پنهان نخواهد ماند : - خورشید - ماه - حقیقت
در کدام هوا نفس می کشی؟ در کدام خیابان؟ در کدام کوچه؟ شب ها از پشتٓ کدام پنجره به شهر می نگری؟ نگرانِ من نباش من جایم امن است در غریب ترین کنجِ این دنیایم در دورترین سیاره از خورشید در سردترین غروبِ پاییز
خورشید هر روز طلوع می کند... اما تو هر روز عاشقترم میکنی ! صبح بخیر هایت ؛ زیباتر از هرروز برایم تازگی دارد... ️️️
من در کنارِ تو زیباترینم، زیباترین خنده هایم، زیباترین حرف هایم، زیباترین شعرهایم همه شان متعلق به توست... تویی که دلیلِ تمامِ زیبایی هایِ این روزهایِ منی... تویی که دلیلِ برقِ چشم هایِ منی... تویی که دلیلِ عاشقانه نوشتن هایِ منی... تو فقط صدام کن خورشید جونم تا من برات...
من بلدم پاییز باشد و تنهایی تمام خیابان را صفحه صفحه ورق بزنم و از هوای ناب پاییز ، جرعه جرعه بنوشم و زیر باران های مدام ، بخندم و دیوانه باشم ... بلدم گودال های کوچک انباشته از قطرات باران را تنهایی فتح کنم ، آب بریزد توی کفش...
صبح سرآغاز عشق است آسمان خورشید را در آغوش میگیرد من تو را ...
Sun lights up the daytime And moon lights up the night نور خورشید روزهامون رو روشن میکنه و نور ماه شبهامون رو مهتابى میکنه
کنارم که باشی... خورشید هم به بودنت.. حسادت خواهدکرد.. دیگر.. ماه را.. نمی دانم..!
صبح آمده برخیز که خورشید تویی...!
صبح در خانه ی ما منتظر خنده ی توست وقت آن است که خورشید️ مجدد باشی
بهت نیاز دارم مثل زمین به خورشید
حتے تاریڪ ترین شب نیز پایان خواهد یافت! و خورشید خواهد درخشید روزهای خوب خواهند آمد به امید فردایۍ روشن ڪہ به آرزوهاے امروزمان برسیم
و به نام خداوندی که نام دخترش را خورشید گذاشت
مدرسه ها بازشد، مدرسه هایی که در گرمای تابستان خسته و خواب آلود، زیر نور خورشید دراز کشیده بودند؛ مدرسه هایی که سه ماه در انتظاربودند؛ مدرسه هایی که حالا با لبخندهایی درخشان چشم به آمدن بچه ها دوخته اند
باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازی های راه مدرسه بوی ماه مهر / ماه مهربان بوی خورشید پگاه مدرسه
مرا به رجعت خورشید باور است هنوز دل بستهایم به صبح سپید، به سپیدی بلندترین تیله خورشید دل بستهایم به زندگی، با ما باشید. .
هیچ شبی پایان زندگی نیست. از ورای هر شب دوباره خورشید طلوع می کند و بشارت صبحی دیگر می دهد این یعنی امید هرگز نمی میرد.
به صبح می مانی به طلوع عاشقانه خورشید به طراوت نسیم سپیده دم و آن هنگام که آغوشت بزرگترین آرزوی من است.. ️️
من تو را دوست دارم ،،، من ، تو را از خیلی قبلها دوست داشتم,, قبل از خورشید ، سحرخیزتر از صبح ،، قبل از ماه .. من تو را دورتر از زمین ،، نزدیکتر از زمان، من تو را پیش از شریعت پیش از سیب ،، من تو را...
میتوان زیبا زیست نه چنان سخت که از عاطفه دلگیرشویم نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب لحظه ها میگذرند گرم باشیم پرازفکر و امید عشق باشیم وسراسرخورشید زندگی همهمه مبهمی از ردشدن خاطره هاست هرکجاخندیدیم هرکجاخنداندیم زندگانی آنجاست بی خیال همه تلخی ها
مثل شهریور نباش . به تابستان وعده ی ماندن/ به پاییز وعده ی دیدار می دهد.شب دلتنگ انار و ترنج است روز بی قرار نگاه خورشید. مثل شهریور نباش
همانگونه که خورشید هرگز از تابش باز نمی ایستد قلب من نیز هرگز از دوست داشتنت دست نخواهد کشید
صبحها وقتی خورشید در میآید متولد بشویم هیجانها را پرواز دهیم ... روی ادراک فضا، رنگ، صدا، پنجره گل نم بزنیم ... آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی ریه را از ابدیت پُر و خالی بکنیم