متن دلنوشته عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته عاشقانه
دنیایم با آمدنت رنگین شدᰔᩚقبل آن مانند جاده ای بدون برگ و گل بود ✰
وقتی آمدی با خود بهار را آوردی، عشق آوردی، احترام و صداقت آوردی... بگذار دنیایم همیشه با تو بهار باشد☘
به انعکاس تصویرت در آینه سوگند...
به سرخی سیب و چهره ی رنگ پریده ی سیر...
به شمع سوخته و شعله ی خاموش شده اش...
سوگند می خورم که در سال جدید هم چون همین شمع در آرزویت خواهم سوخت.
و با رنگ پریده ام در وصف چشمانت شعر خواهم...
دستانت را باری دیگر گهواره ی عشق کن برایم
سفره ی دلت را باز کن برایم
تو بنشین تا تماشایت کن
کمی قهوه بنوش
پرده ها بکش
نگذار افتاب تورا لمس کند
یادت نره دستام همیشه میون دستاته
بوسه هام همیشه رو پیشونیت
من همیشه درحال نوازشتم
هروقت استرس داشتی
بدون
من میگیرمت تو بغلم
من میبوسمت
من دستاتو میگیرم و پشتتم
نترسیا
همه چی درست میشه
۱۴۰۱/۱۱/۲۹
آنقدری به خدایم ایمان دارم که بدانم به زودی باز به جایگاه خودت باز خواهی گشت
جایگاهت که آغوش من است
آن هم آنگونه که دگر هیچوقت بیرون نروی
آری دلبر ایمان دارم... ۱۴۰۱/۱۱/۲۰
امشب اجازه اش را از خدا گرفته ام ، امشب نوشته هایم باید جور دیگر آغاز شوند ؛ به نام چشمان بخشنده و مهربانت
عشقت چه بی صدا درِ قلبم را زد و زمانی آمد که منتظر آمدن هیچ کسی نبودم
با آمدنت فهمیدم بودنت جبران تمام نبودن هاست ،جبران...
تعاریف زیادی از عشق وجود داره
ولی ؛ واقعی ترینش اینه که :
” اگه دوست داشته باشم برات صبوری میکنم “
پذیرا می شوم مهر تو را از جان
هم اکنون باز می گویم میان انجمن با تو
وفادار تو خواهم بود، در هر لحظه، در هر جا، برای...
چشم هایت که مال من باشد
دیگر چه فرق می کنند
چرخ دنیا به کدام جهت بچرخد یا
پاشنه روزگار بر کدام واقعه فرود بیاید
من حق ام را از دنیایش تمام و
کمال گرفته ام...
کاش لبخندت انحصاری بود...
مال خود خود من
چال گونه آن را به نام خودم می زدم و
تا آخر عمر روزی هزار بار برای
نمایان شدنش دعا می کردم
تمام کسانی را که برایت ضعف می کردند
قتل عام می کردم
دست خودم نیست من به لبخندت حسودم
حتی فکرش را هم نمیکردم که کسی وارد زندگیم شود ..که بیشتر از همه دوستش داشته باشم که با ارزش ترین فرد زندگیم شود حتی نزدیک تر از پدرو مادر خواهر و برادر دلبر جان تو که بودی تو چه بودی؟ که چنین مرا شیفته ی خود کردی .!!طوری که...
پزشک نیستی
اما درمانِ دردم توئی
دردِ چشمانم با نگاهِ تو
دردِ استخوانم با آغوشِ تو
دردِ دلم با دوستت دارم های تو تمام می شوند
جانم نسخه ام را بپیچ که بیمارم
تو واسم مثل یه مخدر میمونی. واسه ی همینه که همیشه بهت برمیگردم، مخصوصا وقتی روز خسته کننده ای داشتم و از آدم ها خسته م، میام پیشت تا بتونم واسه لحظاتی از این دنیا فرار کنم و توی آغوشت گم شم.
تو رو توی ضربانم احساس می کنم،
توی افکارم پیدات می کنم،
حتی با چشمای بسته هم می بینمت،
بی دلیل دلتنگت می شم،
و همون طور که هستی دوستت دارم ♥️
من آنقدر دوستت دارم که هنوز شب های سرد زمستانی را در کوچه های تاریک شهر سو سو میزنم و به تو فکر میکنم
صبری ک تمام شد لبریز شد از عشق و دلتنگی
آه دلبر دردانه ام برای این زخم تنها تو مرحمی و بس