متن دلنوشته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته
گوشی ام زنگ می خورد
سراسیمه خودم را به آن می رسانم
نفس نفس می زنم.
شماره ی تو نیست... بی تفاوت گوشی را زمین می گذارم. امروز درست سه سال و چهار ماه و سه روز و ده ساعت و دو دقیقه است که تو رفته ای و من...
روزی کتابی خواهم نوشت
خوش شانس ترین زنی که تورا داشت
و بدشانس ترین زنی که نمی توانست برای ابد گم شود در آغوشت...
و این است ماجرای تمام عشق های نیمه کاره
در اوجِ خواستن باید بروی و ادای نخواستن را در بیاوری با لبخندی به پهنای اقیانوس آرام...
گاهی به نبودنت فکر می کنم...
به شب های طولانی که ممکن است
هرگز طلوع خورشید را نبینم.
گاهی به نبودنت فکر می کنم...
به عطر آغوشی که سهمم نمی شود و من
تیتر می شوم میانِ واژه ها با خطی درشت
شیوا به وقتِ دلتنگی
گاهی به نبودنت فکر...
صدای هوی هوی باد
ته مانده ی خاطراتِ سرم را تکان می دهد...
خورشید مدام زیر ابرهای سرگردانی که اینطرف و آنطرف پرتاب می شوند. پنهان می شود.
سرم به سمت آسمان برای درد و دلِ کودکانه کج می شود. انبوهی از سوال ها درون مغزم بی نظم رژه می...
دیگر گله ای نیست...
تا سنگ هایمان را واکندیم
مسیرم شد سر تا سر سنگلاخ .
دیگر گله ای نیست...
کور ها گره شدند
پروانه ها آب شدند
شمع ها مردند
دیگر گله ای نیست.
محمدرضا دهگان
دارد می آید ...
خورشید وعده ی دیدار نسیمش را داده
و قلبها در تپشی هیجان زده
این را مکتوب کرده اند
دارد می آید
و نگاه ها در آینه های به انتظار کشیده
صف ایستاده اند
سلام ای بهارِ زندگی
دستهای ما ...
بعد از طوفانی سرد
دلش هوایت...
آدم خسته اصلا نمیدونه چی داری میگی؟!
دیگه چیزی از دنیا نمیخواد
که از دستت ناراحت هم بشه
یه دنجِ فراموشی میخواد که همه چیز رو فراموش کنه
یه دل سیر شده از زندگی داره که
میخواد بره و دیگه برنگرده
اصلا براش مهم نیست که چی دربارش فکر میکنی...
سلام ...
سلام بر خیابان های منتظر
سلام بر کلمه ی مرموز خوشبختی
سلام بر نگاه های گرم آفتاب
سلام بر دلهای گره خورده به آینه
سلام بر گلهای شکفته شده
سلام ...
اینجا دختری از جنس بهار
چشم به راه ایستاده!
رعنا ابراهیمی فرد
کمی لبخند بزن
امسال بهار قول داده
خوب باشد
قول داده تمام اندوه ها را
از خیابان ها جمع کند
از خانه ها
از کوی و برزن های خاک خورده!
کمی لبخند بزن ...
رعنا ابراهیمی فرد
دلتنگ هم نیستم
که بگویم دلم برایت تنگ شده!
اینجا هوا صاف است،
آفتاب لبخند می زند
و من یاد گرفته ام ...
زندگی ام را خودم بسازم
رعنا ابراهیمی فرد
عشق را در پیرمردی دیدم که سی سال تمام
برای همسرش گریه می کند
و هنوزَِ هنوزم با نبودنش آشتی نکرده است
آنوقت هستند کسانی که کنارشان هستید اما با بی توجهی زنده به گورتان می کنند
وفا چیزی نیست که در مغازه های سر کوچه بفروشند
دل بزرگی می...
شب ها قبل از اینکه بخوابم خیلی فکر میکنم به کارهایی که درطول روز انجام داده ام به کارهایی که فردا انجام خواهم داد به همه و همه فکر کرد ه ام ولی ای کاش کمی هم به خودم فکر میکردم به خودم ...!!!!!!( دلارام امینی)
گفت همیشه خواهم بود برایت !خوشبختی را در کنارم میبینی تمام تلاشم را میکنم !گفتم خوشبختی از نظر من وفادار بودن است!! گفت وفادار خواهم بود !!!!گفت اما نبود ...!!!!!🥀دلارام امینی🥀
زندگی که نیست زهرمار است میدانی چرا ..!!چون در بهترین روزهای عمرت بدترین هارا نشانت میدهد ...!!!!!🥀دلارام امینی🥀
زندگی خیلی عجیب است .!!بدو بدو میکنی زحمت میکشی آجر به آجر خط به خط روز به روز زندگی رو میسازی زمانی که ساختن تمام شد میبینی چقدر پیر شده ای حالا این زندگی که ساختی در سن پیری به چه درد تو میخورد ..!!! کاش کمی بجای ساختن زندگی...
دلتنگی چه رنگیه؟
دلتنگی میتونه آبی باشه وقتی یه ماهی تو اقیانوس تنهاست
میتونه قهوه ای باشه وقتی یه پرنده تنها رو یه شاخه نشسته
میتونه قرمز باشه وقتی دو تا ماهی قرمز واسه هفت سینت خریدی و یکی می میره
میتونه سفید باشه وقتی عزیزی رو به آغوش خاک...
چشم هایم را باز کردم…
چه خواب
عجیب و غریبی بود…
به گمانم در شطرنج زندگی
جایی را به اشتباه حرکت کردم
باختم که فکر می کردم این بازی
تمام شده ،اما اینطور نبود…
درست است که باز هم نشد
اما کاری را انجام دادم ، که دلم می خواست...
تو را به باران قول داده ام
و به برف...و به آفتاب...
تورا به جاده ...به موسیقی...
تورا به کوه..
تو را به لذت ..
تورا به صدایم به نوشته هایم
تو را به تنهایی ام
تو را به خالی ترین جای وجودم
تورا به قلبم قول داده ام
و...
داشتن یه حامی ؛
شیرین ترین چیز تو زندگی آدمه !
چه زن باشه ،
چه مرد ….
چه آشنا چه غریبه !
چه خونوادت ؛
چه دوستت …..
کاش یه آدمایی اینو بفهمن … !!!
تورا دوست دارم بیشتر از آبی دریا و آسمان..
تورا دوست دارم بیشتر از گلها بیشتر شکوفه ها..
تورا بیشتر از عشق دوست دارم
تو را بیشتر از خودم و خواسته هام دوست دارم بیشتر از هوس لمس تنت
تورا دوست دارم بیشتر از دین و آیینم..
تورا دوست دارم...
کاش امروز بشود چشم هایم را به تو هدیه دهم
تا تو با حسی که من به تو دارم خود را ببینی
تا بدانی برای این مومن خدا ترینی
یک روز پیر می شوی و چین و چروک صورتت تمام زیبایی تورا در بر خواهد گرفت اما چشم های من...
❣﷽❣
🌺🍃🍁🍁🍁🍃🌺
در وجودم درختی شکوفه می زند
از هوای تو حالم آنقدر خوب است
که بعدازاین باران ِ لبخندها می خواهم در انتظار رنگین کمانش باشم
آسمانی که ابرهایش
چشمان تو باشد
هیچگاه باران نمی خواهد
قدم به قدم
در کنارت می آیم
دنیا آنقدر کوچک است
که هرجا...
آدم درزندگی خودش زندانی دارد
آن زندان دل هست
دل دو حرف هست ولی خیلی دنیای متفاوت وعجیب دارد
دل واژه آسانی هست
ولی حرف های سنگینی درخودش جا می دهد
کاش قدر دلمون رو بدونیم
وان را رنج. ندهیم دل اگر زبان داشت
خیلی از ما گلایه می کرد.......😪😪😪😪😪