شعر کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر کوتاه
هر زمان دلتنگت می شوم
گل های پیراهن مادرم را
همچون تو می بینم.
شعر: ئاری عبدالطیف
برگردان: زانا کوردستانی
سوگند می خورم برایت که تنت از تمام باغ های شهر
بهتر میوه و ثمر می دهد
تماشای تو به آن زیبایی هم
هر زمان دلم را تنگ می کند.
شعر: ئاری عبدالطیف
برگردان: زانا کوردستانی
خدایا چرا چنین است؟
تا یک بار بیاید، هزار مرتبه نمی آید!
یار را می گویم.
شعر: ئاری عبدالطیف
برگردان: زانا کوردستانی
ذهنم،
ریشه دواند ه ؛
َتنه ام،
خورشید را می بوسد
وَ آزادی،،،
بر شاخه هایم آشیانه کرده ست.
...
آه،،،
--من درختی سبزم!
لیلا طیبی (رها)
وَ آمدیم تا،
شاعر شویم؛
عاشق شدیم!
...
شعر اما،
ما را از آب و نان انداخت!
لیلا طیبی (رها)
تو،،،
کنج اتاقت
تنهایی را به آغوش کشیده ای
و من گوشه ای از دنیا؛
خاطراتت را...
...
تواردی دردناک ست
عشق!
لیلا طیبی (رها)
برای اینکه دوری تو
در یادم جایی پیدا نکند،
اجبارأ هرچه سرود و آواز را از خاطرم، پاک کردم!
اکنون در گردش با دوستانم
سر تکان می دهم
و سهیم نمی شوم دیگر در آواز خواندنشان
فقط کوتاه و آهسته می گویم:
اماااان... اماااان...
شعر: طلعت طاهر
برگردان:زانا کوردستانی
همیشگی ست قدردانی ما
اندازه ی کلمات، آوازهایمان،
زیرا آدمی در عشق و علاقه
هرگز قدرت عقب کشیدن در لحظه ی موعود را ندارد.
شعر: طلعت طاهر
ترجمه: زانا کوردستانی
حراف شده ام...
هر کسی را ببینم که تو را می شناسد:
باید احوال پنجاه نفر را از او بپرسم
تا تو میان آنان پنهان شوی و
از این طریق،
خبری کوتاه از حال تو را به دست بیاورم!.
شعر: طلعت طاهر
ترجمه: زانا کوردستانی
زمانی که می فهمم در این شهر نیستی،
همچو کودکان واکسی،
سرم را برای دیدن هیچکس بلند نمی کنم!
شعر:طلعت طاهر
ترجمه: زانا کوردستانی
از استخوان شانه ها و گردنت عیان ست:
پیش از آنکه به مقام انسانیت برسی،
درختی بودی!.
شعر: طلعت طاهر
ترجمه: زانا کوردستانی
میدانم و میداند اما نه زبانی هست که
بجنبد و بیان کند
و نه شوق دوباره برگشتن :)
بهنوش ولی زاده
بنگر که وسایل فراموش کردنت
چقدر ساده و زیاد است:
مرده شور و
تابوت و
یک متر زمین!
شعر:تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
در شهر ما، هر کس که می میرد
آن قدر از او تعریف و تمجید می کنند،
که از خودت می پرسی:
-- آیا فرشته ای نبود؟!
تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
هر روز میان غم و غصه ی نبودنت،
سخت تر از آنان می میرم
که در حوادث مرده اند.
شعر:تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
نمی دانم جای خالی تو را،
به چه چیز تشبیه کنم،
اما خوب می دانم
با هفت میلیارد انسان و
تمام ستارگان هم پر شدنی نیست.
شعر:تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
حتی با فراموش کردنم،
یاد نمی گیرم،
فراموش کردنت را.
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
--در باغچه،
--در باغ،
یا جنگل؛
هرجا که پا بگذاری
درخت احساسم،
--پوست می ترکاند!
لیلا طیبی (رها)
اندیشه های کهنه
صدها کارتُنکِ منحط
در ذهنم تنیده است.
(رها)
ذهنم،،،
اشغال می شود،
زیر قدم هایی که؛
بر نداشتی!
(رها)