شعر کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر کوتاه
تو بگو،
هنوز من،
جای خواب و خیالاتت را گرفته ام؟!
شعر: چنار علی
برگردان: زانا کوردستانی
باید گذر کرد
از تمام دلتنگی ها
باید رد شد
از همه ی بیقراریها
حتی اگر
آسان نباشد
این همه دلبستگی
مهم این است
که تو باشی
هیچ حواست هست
در خم کوچه ها سنگریزه شدیم
تا عشق
به گوش شیشه ها برسد
مرا از شیرازه ی حروف نگیر
می خواهم
جلدی از بوسه های مُجاز باشم
مهری چراغی (موژان)
موژان (م.چ)
می ترسم
از سکوت ستاره ها
گاهی که حواسم ابری ست
دامن ماه را بگیرد ...
مهری چراغی(موژان)
موژان(م.چ)
وقتی تو اینجا نیستی،
چنان زندگی می کنم،
که برای انسانیت حقارت آور است!
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
با خود می اندیشم باید مخفی ات کنم در دلم و
از همه ی مردم پنهانت کنم
من نه تنها به مردم
بلکه به خودم هم بدبینم.
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
کسی که در سیاره ای مملو از جمعیت
تنهایی را انتخاب می کند،
دیوانه نیست، دلشکسته است،
بیگانه نیست، نا امید است.
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
نمی دانم درد بی مادری چگونه ست!
اما وقتی مادر در خانه نیست
شهر هم از شلوغی خالی ست.
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
برگرد تا به آن بی ایمانان ثابت کنم
که وجود معجزه در زمین را
خرافات می دانند!
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی