صبح ات رو با شادی شروع کن حتی اگر ته ته قلبت خوشحال نیستی وقتی به یه روز شاد فکر کنی می تونی به غم ها غلبه کنی باور داشته باش...!
صبح در خانه ی ما منتظر خنده ی توست وقت آن است که خورشید️ مجدد باشی
من به تمامِ چیزهایی که از تو خاطره ساخته اند ، ایمان آورده ام به ساعتِ شماطه دار رویِ میز ، به عطرِ نان ، و سَر رفتنِ قهوه یِ اولِ صبح ، به شوقِ زنگ هایِ وقت و بیوقت ، به جوهرِ آبیِ خودکار و به تمامِ اتفاق هایِ...
وقتی نمیتونی صبح با صدای کسی که دوستش داری بیدار شی بهتره به خوابت ادامه بدی ...️
فردا صبح انسان به کوچه می آید و درختان از ترس پشت گنجشکها پنهان می شوند
که من شب را تحمل کرده ام بی آنکه به انتظار صبح مسلح بوده باشم...
همین که تو هر صبح در خیال منی حال هر روز من خوب است
شب ، راه گم می کنم در خمِ گیسویت و پیدا می شوم هر روز در صبحِ چشمانت
ناگهان صبح روشنی دیگر در شبی تاریک... می شود نزدیک!
تو را چون چای دلنشین صبح ، سر می کِشَمت داغ با دلگرمی گرم ِ صبح بخیر هایت ... شاید همان گم شده ی زیباترین فلسفه ی دوستی های ناب بشوی ...
شب چه صبور است چه آرامشی و چه دلِ بزرگی دارد که پایِ دلتنگیِ عاشقان تا صبح بیدار است شبتون به زیبایی عشقِ خدا و به لطافت مهر خدا
شده آیا؟ که شبی تا خود صبح فکر کنی؟ من پر از فکر توام هر شب خود را تا صبح...!
تمام شب به تو فکر کردم صبح ستاره بود که از چشم هایم فرو می ریخت
سلام صبح زیبا تون بخیر الهی حال دلتون خوب ساز زندگیتون کوک کوک خدایابرای دوستانم رقم بزن 1هفته حال خوب 1هفته آرامش 1هفته موفقیت 1هفته خیروبرکت
صبح،شروعِ عاشقیست پس عاشقانه شروع میکنم صبحِ دوست داشتنت را که وجودت شب و روزم را بخیر میکند
اگر صبح اسم کسی بود تو بهترین بودی تا صدایت کنم صبح؛ کسی که آفتاب دلیل اوست...
نسیم دلکشی درجان صبح است هزاران شعر در دیوان صبح است دو فنجان چایی از عشق لبریز بشو بیدار این فرمان صبح است
چیزی/یقه ی شب را میگیرد/صبح را/بیدار میکند/عطرِ تورا میدهد
نسیم، نفس های معطرش را هر صبح بر گونه های سرخابی کودکانه شان می دمد تا خواب را در سایه های کوتاه دیوار جا بگذارند و مشتاقانه تا حیاط منتظر مدرسه بدوند دیوارهای آجرنمای مدرسه را سراسر شور و شوق پر کرده است . کلاسها با آغوش باز در آستانه...
صبح شد ز لبت بوسه گلم لقمه بگیرم؟ بر پیرُهنت دست کشم ... دکمه بگیرم؟ گر ضعف مرا... گرفته باشد از تو؟ باز از سر قلاب لبت طعمه بگیرم؟
هر صبح زندگی برای ادامه پیدا کردن ، به دنبال بهانه میگردد ... و چه بهانهای زیباتر از چشمانت ! ️️
می خوام یه قلک بسازم از دلم که وقتی که صبح شد که رد شد تمام بد دلی ها تمام دلخوری ها تمام لحظه هایی که سر شد به ترس و به وحشت از اینکه یار نباشه رفیق و پا نباشه به عهدش وفا نباشه همه تلخیا رو بقچه کنم...
به صبح می مانی به طلوع عاشقانه خورشید به طراوت نسیم سپیده دم و آن هنگام که آغوشت بزرگترین آرزوی من است.. ️️
من تو را دوست دارم ،،، من ، تو را از خیلی قبلها دوست داشتم,, قبل از خورشید ، سحرخیزتر از صبح ،، قبل از ماه .. من تو را دورتر از زمین ،، نزدیکتر از زمان، من تو را پیش از شریعت پیش از سیب ،، من تو را...